دسترسی به محتوای اصلی
چهره‌ها و گفتگوها

حفیظ‌ پاکزاد: افغانستان درختی است که ریشۀ آن پوسیده است و برای بازسازی آن باید آموزش و مدرسه را دگرگون کرد

نتشر شده در:

میهمان این هفتۀ «چهره‌ها و گفتگوها»  فرزندی از بامیان است که سوگِ بوداهای سرزمین خود را در دل دارد و اندیشۀ بازآوردن آنان را به خانۀ خود در سر می پروراند. او که از کودکی نخست جهان محدود پیرامون خود را بر بوم ذهن و سپس ذهن خروشان خود را بر برگ کاغذ می‌نشانده، امروز تصویرگری توانا، سرشناس و پُرکار است. حفیظ پاکزاد، که کودکی خود را در روستاهای سرسبز و شادی برانگیزی چون «فیروز بهار» و «گوهرگین» گذرانده و یاد آنها را در ذهن خود جاودانه کرده، می‌گوید «نگران طبیعت» است و همواره به این فکر می‌کند که چگونه در کار نقاشی خود می‌تواند دیگران را متوجۀ ارزش طبیعت سازد. این گفتگو برای نخستین بار در ۳ نوامبر ۲۰۱۸ از رادیو بین‌المللی فرانسه پخش شد و اینک پادکست آن بی کم و کاست در اختیار کاربران تارنمای این رادیو قرار می‌گیرد.

حفیظ پاکزاد، نقاش فرانسویِ افغان تبار
حفیظ پاکزاد، نقاش فرانسویِ افغان تبار © DR
تبلیغ بازرگانی

میهمان امروز «چهره‌ها و گفتگوها»، که روزی با دستان کوچک خود گُل‌ها و بناهای پیرامون خود را نقش می‌زد، امروز در فرانسه دیوار کاخ‌ها و شهرها و موزه‌ها را می‌آراید. او که در خانواده‌ای کهن و سرشناس در ولایت بامیان به جهان آمد، از کودکی شیفتۀ نقاشی شد و از همین رو در «صنایع مستظرفه» و سپس «هنرهای زیبا» تحصیل کرد و در هر دو شاگرد ممتاز گردید. حفیظ پاکزاد اینک نقاشی است که از ترکیب نقطه‌های ریز، هزارها و صدهاهزار نقطۀ ریز، دیوارنگاره‌های بزرگ می‌آفریند و از این رو نقاشی نقطه چین، Pixeliste، بشمار می‌آید.

حفیظ پاکزاد، نقاش فرانسویِ افغان تبار، سوگوار بوداهای بامیان است، از آنها به زمان حال سخن می‌گوید و خود را به سبب تخریب آنها را از سوی طالبان «زخم خورده» می‌داند. او تاکید می‌کند که بوداهای طالبان از نگاه زیباشناختی و تاریخی دارای اهمیت بسیارند زیرا این مجمسه‌ها بازتاب «دو تمدن یونانی و شرقی ـ بودائی هستند که به آنها شخصیت و چهره‌ای یگانه می‌بخشد». به گفتۀ او «شکل بوداهای بامیان با آنچه در دیگر کشورها، مانند هند و تایلند و دیگر جاها وجود دارد، کاملاً متفاوت» بود.

حفیظ پاکزاد یادآوری می‌کند که «بر اساس پژوهش‌های انجام گرفته از سوی گروه‌های تحقیقاتی فرانسوی، آمریکائی و ژاپنی، نقاشی‌های ترسیم شده در مغاره‌های پیرامون بوداها حدود هزار و پنج صد سال پیش با رنگ و روغن صورت گرفته، در حالیکه نخستین نقاشی‌های رنگ و روغن غربی به دورۀ رنسانس و بنابراین حدود پنج شش سدۀ پیش باز می‌گردد». او به پیوند میان بوداها و مردم بامیان نیز اشاره دارد و بر اینکه اینان از آنها «با احترام فراوان پرستاری می‌کردند» تاکید می‌کند.

حفیظ پاکزاد که یکی از تابلوهای او به سبک «هیپررئالیسم» با نقش مجمسۀ بزرگ بودا در بامیان هم اینک در موزۀ معروف «گیمه، Guimet» در پاریس در زمرۀ کلکسیون هنرهای آسیا جای گرفته، می‌گوید «من طفل بامیان هستم، هنگامی که به دیدن بوداها می‌رفتم، با آنها راز و نیاز می‌کردم، و درد از میان رفتن آنها تا کنون دوا نشده است». او نمایش این تابلو در موزۀ گیمه پاریس را از این نظر دارای اهمیت می‌داند که یادآور وجود بوداها و تخریب آنها از سوی طالبان است و تاکید می‌کند که با توجه به فنون موجود می‌توان آن مجسمه‌ها را در جای خویش بازسازی کرد.

حفیظ پاکزاد سبک «هیپررئالیسم» را برتر از تصویر می‌داند و با اشاره به کاستی‌های عکس، می‌گوید در این سبک، نقاش در تصویر خود حال و هوائی می‌آفریند که آن را قابل لمس می‌کند.

او بر تفکیک میان سبک خویش، پیکسِلیسم Pixelisme، و سبک دیگری که ژرژ سورو، پُل سِنیاک و یا کامی پیسارو نمایندگان برجستۀ آن هستند و پوئنتیسم Pointillisme نام دارد، تاکید می‌کند و تصویر یکپارچۀ جهان و کائنات را چنانکه در نگاه نخست به نظر می‌آید، در واقع تمرکز نقطه‌ها می‌داند که تنها با زیر ذره بین گذاشتن قابل رویت و تشخیص است.

حفیظ پاکزاد بر این باور است که «زیبائی» برای هر تصویرگری «خاص خود اوست» و زیبائی برای او «در هر چیزی است که شادی ایجاد می‌کند». او بر ارزش آثار فرانسیس بیکن تاکید فراوان می‌کند، اما می‌گوید برای او دشوار است که بتواند تابلوهای این نقاش برجسته را از منظر زیبائی در خانۀ خود بگذارد.

او می‌گوید که «محیط بر من اثر بسیار می‌گذارد» و تاکید می‌کند که «امپرسیونیسم» فرانسوی بر نگاه و کار او سایه انداخته است.

حفیظ پاکزاد تابلوئی دارد به نام «ژوکوند افغان» که بر پایۀ تصویر شناخته شدۀ «استیو مک کری Steve McCurry»، عکاس سرشناس آمریکائی از «شربت گُل» کشیده شده است. در این تابلو، دختر افغان، بر خلاف ژوکوند لبخندی بر لب ندارد. حفیظ پاکزاد تاکید می‌کند که «زنان در اروپای قرون وسطی حق لبخند زدن داشتند و تابلوی داوینچی بازتاب روزگار خویش است، اما در تابلوی من شربت گل لبخند بر لب ندارد، زیرا زنان افغانستان در روزگار ما حق لبخند زدن ندارند. آنان اما با چشمان خود می‌خندند».

حفیظ پاکزاد نسبت به آیندۀ کشور زادگاه خود خوشبین نیست و تاکید می‌کند که برای بازسازی افغانستان باید اساس را بر آموزش و مدرسۀ نوین گذاشت و از این راه نسلی تربیت کرد که بتواند افغانستان فردا را بر پایۀ اصول درست بنیان گذارد.

این گفتگو را می‌توانید در اینجا گوش کنید...

22:38

L'INVITE DE LA SEMAINE Hafiz Pakzad peintre 03 -11-18

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.