سند همکاری ایران و چین، تُندری در آسمانِ بی ابر یا سرانجامِ فرآیندی درازآهنگ؟
نتشر شده در:
گوش کنید - ۱۵:۱۰
ایران در زمان محمدرضاشاه جدا از روابط سیاسی و فرهنگی، روابط اقتصادی سنجیدهای نیز با چین به ویژه در زمینۀ انرژی داشت و چندین قرارداد میان دو کشور امضا شده بود. اما با انقلاب و برقراری جمهوری اسلامی آن قراردادها لغو شدند. زیرا شعار رهبران تازه به قدرت رسیده «نه شرقی، نه غربی» بود. با این حال، دشمنیِ کور و افسارگسیختۀ جمهوری اسلامی با آمریکا، ماجراجوییهای سیاسی و نظامیِ آن در منطقه و سپس، برنامۀ هستهایِ آن، ایران را روز به روز از جهان غرب دور و به ابرقدرتِ تازه نفس چین نزدیکتر و حتی وابستهتر کرد. حقیقت این است که روابط اقتصادی و سیاسی شاه با چین روابطی حساب شده و سنجیده بود. ده سالِ پیش رهبران جمهوری اسلامی چین را سومین «پارتنر» اقتصادی ایران در جهان اعلام کردند. اما با امضای «برنامۀ همکاری جامع ۲۵ ساله» معلوم شد که بندهای استوارتری اقتصاد ایران را به این ابرقدرتِ تازه نفس وابسته کرده است.
برنامۀ همکاری جامع ۲۵ سالۀ ایران و چین که از آن زیر عنوانِ «سند همکاریهای راهبردیِ ۲۵ سالۀ ایران و چین» نیز یاد میکنند، روز شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۰ خورشیدی برابر با ۲۷ مارس ۲۰۲۱ در محل وزارت خارجۀ ایران در تهران به امضای محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجۀ ایران، و وانگ یی، وزیر امور خارجۀ چین، رسید. به گفتۀ خبرگزاریها، سند پیش از امضا آخرین مراحل تنظیمش را در دیدار علی لاریجانی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی، با وزیر امور خارجۀ چین گذرانده و نهایی شده بود. وزیر امور خارجۀ چین روز جمعه ۶ فروردین وارد تهران شده بود. علی لاریجانی، رئیس پیشینِ مجلس ایران، سالهاست «مسئول پیگیری قرارداد ۲۵ سالۀ ایران و چین» است. (بنگرید به خبرگزاری تسنیم و خبرگزاری مهر ۷ فروردین ۱۴۰۰)
البته پیشنویسِ سند در دو سال گذشته میان دولتهای ایران و چین چندین بار دست به دست شده بود تا اینکه سرانجام در نیمۀ اسفند ۱۳۹۹ دولت چین آخرین نکاتِ اصلاحی و تکمیلیاش را به آگاهی وزارت خارجۀ ایران رساند و کمتر از یک ماه بعد وزیران امور خارجۀ دو دولت سند را امضا کردند. هنوز معلوم نیست جزئیاتِ این سند را چه زمانی به اطلاع عموم خواهند رساند. متنی که وزارت امور خارجۀ جمهوری اسلامی ایران زیر عنوانِ «گُزاره برگ در خصوصِ برنامۀ همکاری جامع ایران و چین» منتشر کرده، هیچ اطلاعی دربارۀ جزئیات و مُفاد سند در اختیار مردم قرار نمیدهد.
به گفتۀ رضا زبیب، دستیارِ وزیر امور خارجۀ ایران در امور آسیای شرقی، انتشار توافقنامهها الزام قانونی دارد، اما انتشار اسناد «غیرتعهدآور» معمول نیست. تحریمها نیز مانعی دوچندان برای انتشار این سند ایجاد کرده است. به گفتۀ او، این سند ماهیت و حتی شکل قرارداد / موافقتنامه ندارد بلکه صرفا یک نقشه راه و چارچوبِ روابطِ بلند مدت است.
دستیارِ وزیر امور خارجۀ ایران در گفت و گو با روزنامۀ شرق گفته است: یکی از نکات دربارۀ «سند همکاریهای راهبردیِ ۲۵ سالۀ ایران و چین» این است که هنوز درباره عنوان آن توافق نکردهایم؛ بنابراین، فعلا اسمش سند است، نه یادداشتِ تفاهم یا موافقتنامه؛ اما آنچه مسلم است این که در نهایت این سند روند قانونی خود را طی خواهد کرد و به تصویب مرجع قانونی ذیربط خواهد رسید که میتواند مجلس شورای اسلامی هم باشد.
با این حال، مخالفانِ جمهوری اسلامی ایران «سند همکاریهای راهبردیِ ۲۵ سالۀ ایران و چین» را قراردادی ننگین میدانند و آن را با عهدنامۀ گلستان (اکتبر ۱۸۱۳) و قرارداد «ترکمانچای» (فوریه ۱۸۲۸) مقایسه میکنند. تحلیلگرانی معتقدند که امضای این سند ایران را سرسپردۀ حقوقی و قضاییِ چین خواهد کرد و با کاربستِ مُفاد آن ایران در درازمدت به «نیمه مستعمرۀ» چین تبدیل خواهد شد.
در سندی که زیر عنوانِ «گُزاره- برگ در خصوصِ برنامۀ همکاریِ جامع ایران و چین» منتشر شده، وزارت امور خارجۀ ایران تاریخچهای از مراحل گوناگون این سند به خوانندگان عرضه کرده که از ۳ بهمن ۱۳۹۴ برابر با ۲۳ ژانویه ۲۰۱۶ آغاز میشود. در آن روز شی جین پینگ، رئیس جمهوری خلق چین، در سفر رسمیاش به تهران با مقامهای بلند پایۀ جمهوری اسلامی ایران از جمله علی خامنهای دیدار کرد. در آن روز جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین با صدور بیانیۀ مشترکی سطح روابط دو کشور را به «مشارکتِ جامع راهبردی» ارتقا دادند. در بند ۶ آن بیانیه دو کشور «آمادگی خود را برای رایزنی و مذاکره به منظور انعقاد سند همکاری بلند مدت» اعلام کردند.
در گُزاره- برگ آمده است: مقام معظم رهبری در دیدار رئیس جمهور چین، «توافق رؤسای جمهوری ایران و چین را برای یک روابط استراتژیک ۲۵ ساله کاملاً درست و حکمتآمیز» دانستند.
در تیرماه ۱۳۹۹ یعنی نزدیک به ده ماه پیش مقالهای زیر عنوانِ «روابط ایران و چین؛ فرصتهای تفاهمنامۀ ۲۵ ساله» در سایت خبریِ مشرق نیوز وابسته به اطلاعات سپاه پاسداران چاپ شده است که در آن چنین میخوانیم: «آشنایی با چین به لطف گسترش مراودات گستردۀ تجاری و فرا رسیدنِ عصر انفجار اطلاعات افزایش چشمگیری یافته و دیگر کسی انتظار ندارد که در آخر دنیا اژدهایی در کمینِ دنیا نشسته باشد. با این حال، این شناخت همچنان مبهم و نامشخص است و شاید یکی از مهمترین دلایل آن، نبود اشتراک زبانی باشد. از سوی دیگر، بخش مهمی از اطلاعاتی که از این کشور به جامعه ایرانی میرسد از طریق رسانههای غربی است». به عقیدۀ نویسندۀ مقاله، نخبگان و حتی سیاستمداران ایرانی تنها از سالهای پایانیِ قرن بیستم است که شروع به آشنایی سطحی با این قطب مهم قرن ۲۱ کردهاند.
نویسنده سپس میافزاید: «حرکت ایران به سمت شرق کاملاً درست و بجا بوده است. یکی از نتایج آن، حمایت قاطع چین از ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد و آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. در سالهای پیش، مواضع چین تا این حد روشن نبود. دلیل آن هم جایگاه پایینتر روسیه و چین در سلسله مراتبِ اقتصادی در جهان بود. در آن زمان چین همچنان در آغاز رشد اقتصادی خود قرار داشت و روسیه هم با مشکلات فراوان اقتصادی از جمله بحران کاهش ارزش پول رو به رو بود. اما حالا چین و روسیه با تمام قدرت در برابر تلاش آمریکا برای بازگشت تحریمها مقاومت میکنند».
البته، برخلاف نظر نویسندۀ مقاله، ایران دورۀ محمدرضاشاه و سرآمدان سیاسی و فرهنگیِ آن دوره آشنایی گسترده و حتی روابط نزدیکی با جمهوری خلق چین داشتند. در ۲۰ آبان ۱۳۳۶ برابر با ۱۱ نوامبر ۱۹۵۷ یعنی ۸ سال پس از برقراری جمهوری خلق چین موافقتنامهای فرهنگی میان دولت ایران و دولت جمهوری خلق چین به امضا رسید که دربرگیرندۀ یک مقدمه و نه ماده بود. آن موافقتنامه در ۲۴ اسفند ۱۳۳۶ به تصویب مجلس سنا رسید.
در ۱۳۴۵ سناتور کاظمی، یکی از سیاستمداران علاقمند به گسترش روابط فرهنگی میان ایران و چین، در نامهای به وزارت آموزش و پرورش درخواست کرد ترتیبی داده شود تا سفیر کبیر چین بتواند در جلسهای دربارۀ فرهنگ چین و آثار و نفوذ فرهنگ ایران در چین با استفاده از اسلاید و غیره سخنرانی کند.
در۲۲ اردیبهشت ۱۳۵۰ محمدرضاشاه خواهرش، اشرف پهلوی، را برای دیدار رسمی به چین فرستاد. سپس، در ۷ خرداد آن سال، فاطمۀ پهلوی، خواهر دیگر شاه، سفری رسمی به چین کرد. مقامهای چین از هردوی آنان استقبال و پذیرایی گرمی کردند و چوئن لای، نخست وزیر چین، با آنان دیدار کرد. فاطمۀ پهلوی در آن سفر با مائو نیز دیدار کرد. سپس، در ۲۷ شهریور ۱۳۵۲ فرح پهلوی، همسر شاه، و امیرعباس هویدا، نخست وزیر، به دعوت رسمیِ دولت چین به آن کشور رفتند و با چوئن لای دیدار و گفت و گو کردند.. در فروردین ۱۳۵۳ رایزن و دبیر سفارت چین در تهران از سرپرست ادارۀ روابط فرهنگی وزارت امور خارجۀ ایران دعوت کرد تا در سفارت چین از فیلم سفر فرح پهلوی به چین دیدن کند. از آن پس، داد و ستد فرهنگی میان ایران و چین گسترش یافت و هیأتی ایرانی با مقامهای فرهنگی و ورزشی چین وارد مذاکره شد.
ایران در زمان محمدرضاشاه روابط اقتصادیاش را نیز با چین به ویژه در زمینۀ انرژی توسعه داد و چندین قرارداد میان دو کشور به امضا رسید. اما با انقلاب و برقراری جمهوری اسلامی آن قراردادها لغو شدند. حقیقت این است که روابط اقتصادی و سیاسی شاه با چین روابطی حساب شده و سنجیده بود. ایرانِ پیش از انقلاب دوست و متحد اردوگاه غرب به رهبری ایالات متحد آمریکا بود. از سوی دیگر، جمهوری خلق چین در آن زمان هنوز به چنین جایگاهی از نظر اقتصادی و سیاسی در جهان نرسیده بود که ایجاد روابط نزدیک سیاسی و فرهنگی با آن به دوری و گُسست از غرب بینجامد.
کشاکشهایِ چند دهۀ اخیر جمهوری اسلامی با کشورهای غربی و آمریکا همزمان با رشد اقتصادی بیسابقۀ چین و قدرت گرفتنِ آن در جهان، اقتصاد بحران زدۀ کشور را به این قدرتِ تازه نفس نیازمند کرد. دشمنیِ کور و افسارگسیختۀ جمهوری اسلامی با آمریکا، ماجراجوییهای سیاسی و نظامیِ آن در منطقه و سپس، برنامۀ هستهایِ آن، ایران را روز به روز از جهان غرب دورتر و به چین وابستهتر کرد.
از میانۀ دهۀ ۹۰ میلادی روابط اقتصادی و تجاری ایران و چین رشدی جهشی داشته است. به نوشتۀ «تهران تایمز» در ۱۸ ژانویۀ ۲۰۱۰ مبادلات تجاری ایران با چین از۴۰۰ میلیون دلار در سال ۱۹۹۴ به ۲۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۸ رسیده بود. به نوشتۀ فاینشنال تایمز در ۸ فوریۀ ۲۰۱۰ مبادلات تجاری ایران با چین در سال ۲۰۰۸ بسیار بیش از آن بود که آمارهای رسمی اعلام میکردند و دستکم به ۳۶.۵ میلیارد دلار میرسید. در حالی که در همان سال کل مبادلات تجاری ایران با اتحادیّۀ اروپا به ۳۵ میلیارد دلار میرسید. در ۱۱ ماه می ۲۰۰۹ منوچهر مُتّکی، وزیر امور خارجۀ جمهوری اسلامی، در کنفرانسی در تهران دربارۀ «همکاریهای تجاری چین و ایران» اعلام کرد که چین به سومین «پارتنر» اقتصادی ایران در جهان تبدیل شده است.
در آن سال روابط تجاری چین با ایران دیگر منحصر به نفت و انرژی و واردات کالاهای چینی مانند کامپیوتر، اتومبیل، وسایل الکتریکی و الکترونیکیِ ساخت چین نبود. در سال ۲۰۱۱ بیش از ۱۰۰ شرکت عظیم دولتیِ جمهوری خلق چین در شهرهای بزرگ ایران در بخشهای گوناگون حیات اقتصادی کشور فعالیت میکردند. ازجمله در زمینۀ برق، سدسازی، تولید سیمان، راه آهن، کشتی سازی، فولاد، مترو، ساختمان بزرگراهها و فرودگاهها و جز اینها.
دربارۀ گسترش روزافزون دامنۀ روابط اقتصادی و سیاسی ایران با چین از دو دهۀ پیش تاکنون آمارهای دقیق و پژوهشهای علمیِ بیطرفانه در دست است. اشارههای کوتاه ما در بالا برای آن بود که اولاً بدانیم «سند همکاریهای راهبردیِ ۲۵ سالۀ ایران و چین» به رغم گفتههای دستیارِ وزیر امور خارجۀ ایران، سندی «غیرتعهدآور» نیست و بیشک انتشار جزئیات آن ایرانیان را حیرت زده خواهد کرد. ثانیاً این سند تُندری در آسمان بی ابر نیست، بلکه سرانجامِ فرایندی است که از میانۀ دهۀ ۱۹۹۰ میلادی آغاز شده و در طی آن جمهوری خلق چین اهرمهای اصلی اقتصاد ایران را گام به گام در دست گرفته است.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید