دسترسی به محتوای اصلی
نوروز/افغانستان

نوروز و پاسبانی از یک فرهنگ سترگ

یکی از وظایف اساسی حکومت‌ها حمایت و پاسبانی از فرهنگ‌ها و ارزش‌های تاریخی کشورهایشان و به همین گونه وضع و پیگیری سیاست‌های فرهنگی بخاطر پاسبانی هویت ملی میباشد. کار روی بستر فرهنگی و استفاده از قابلیت‌های ابرفرهنگی مانند نوروز، نقش بزرگی در راستای تقویت پروسه ملت سازی و رسیدگی به شکاف‌های اجتماعی در کشوری مانند افغانستان دارد و با استفاده و مدیریت این ظرفیت فرهنگی، میتوان روی همگرایی منطقه ای با کشورهای حوزه نوروز پیمان‌های بلند مدتی را بست.

تبلیغ بازرگانی

نوشته: احمدضیا فیروزپور، استاد دانشگاه بلخ

احمدضیا فیروزپور
احمدضیا فیروزپور

افغانستان که در درازنای تاریخ از فرهنگ پرباری و ارزش های ولایای انسانی برخوردار است، از دیر زمانی به عنوان یکی از وارثان اصلی جشن‌های بزرگی چون نوروز است و درین راستا، بلخ که از چندین هزار سال بدین سو از نوروز گرامیداشت میکند، به عنوان نخستین خواستگاه و ایستگاه جشن جهانی نوروز به شمار میرود. در سالیان پس از شکل‌گیری نظام جدید در کشور، نوروز رنگ و رونق دیگری به خود گرفته و پیوند ژرفی با حکومت‌داری این خطۀ باستانی پیدا کرده است.

با رسیدن نوروز، رهبران و حکومت‌دارن در بلخ دست و آستین بر میزنند و برای برگزاری هرچه شایسته این جشن، کار و پیکار میکنند. از مقام ولایت بلخ گرفته تا فرماندهی امنیه، شورای ولایتی، اداره‌های سکتوری و نهادهای مردمی و رسانه‌ها، همه برای آمدن و گرامیداشت از نوروز برنامه ریزی میکنند. بلخ نه تنها که با تفاوت‌های زیادی از نوروز میزبانی میکند، بلکه هزاران مهمان از سایر ولایت ها و از برون کشور برای اشتراک در مراسم جشن جهانی نوروز می‌آیند، با زمستان سرد بدرود میگویند و با طبعیت آشتی میکنند.

اما اگر در سایر ولایت‌ها توجه کنیم، از آمدن نوروز خبری نیست و از این جشن به گونه‌ی بایسته، گرامیداشت صورت نمیگرد. ما میتوانیم که با استفاده از قابلیت نوروز، برای با همی و همدلی استفاده بهینه نماییم و حتی با کشورهای همسایه و هم‌فرهنگ روابط خودمان را بیشتر تحکیم ببخشیم.

"استاد محمد اعظم رهنورد زریاب"، در مقاله‌ای زیر نام "نوروز از افغانستان تا بنگلادیش" مینوسید: «جشن نوروز، مراسمی از همینگونه است که میتواند مردمان کشور ما را با مردمان ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، آذربایجان، ایران، پاکستان، هند ترکیه و... حتی بنگله دیش، نزدیک کند و گره بزند.»
در حالیکه میزبان اصلی جشن جهانی نوروز طبیعت خداوندی است، رهبران در کشور ما باید این را تعهد و وجیبه ی خویش دانند تا از آن مانند یک رویداد خجسته گرامیداشت به عمل بیاورند، اما با توجه به ارزش فرهنگی و جایگاه تاریخی نوروز، هنوز هم توجه جدی بخاطر حمایت بیشتر از نوروز که درخورشان این جشن و ابرفرهنگ باشد، صورت نگرفته است پرسش این است که چگونه می‌توان در پرتو نمادی چون نوروز از انرژی و منابع طبیعی و استعدادهای شکوفان انسانی در راستای، تحکیم وحدت ملی، حمایت از ارزش های فرهنگی و حتی همگرایی منطقه‌ای و پیوستن به حرکت جهانی شدن استفاده‌ای بهینه نمود؟

"دکتر داوود مرادیان"، رییس مطالعات استراتیژیک افغانستان، در مقاله ی زیر نام، نوروز، ابر فرهنگ مینگارد: «کشورهایی در دنیا بودند که از مشترکات فرهنگی‌شان، برای بهتر شدن وضعیت زندگی ملت‌هایشان استفاده بردند. کشورها و ملت‌های اروپایی توانستند در کمتر از چند دهه بر مشکلات و گسست‌های چندصدسالۀ خود غلبه کنند. یکی از این راهبردها شکل گیری اتحادیۀ اروپا، شناسایی و سرمایه‌گذاری بر مؤلفه‌های مشترک فرهنگی اروپاست. این تجربه نشان می‌دهد که همگرایی سیاسی و اقتصادی، مستلزم بستر مشترک فرهنگی است؛ بستری که در عین تکثر می‌تواند اضلاع یک فرهنگ پویا را پی افکند.»

آری، نوروز عید است؛ عید سر سال، عید بهار، عید مبدأ احیا و رستاخیز طبیعت، عید آغاز تجدید زندگی گل‌ها و بیداری درختان و گیاهان كه از گذشتگان دور، از عهد نخستین فرمانروای پیشدادی جمشید (یما) تا به امروز از نسل‌ها به نسل‌ها گذشته و پاسداری شده، هویت ملی و فرهنگی خویش را حفظ كرده، میآید. یعنی نوروز عیدروزی است كه با آمدآمد آن نطفۀ حیات در روی زمین جوالن میزند و به حركت میدرآید. از این رو، نوروز را میتوان عید سرآغاز مهمترین تحوالت سال نامید.

به قول دانشمند ایرانی "دكتر شریعتی"، نوروز عیدی است كه دست مردم را از زیر سقف‌ها، درهای بسته، فضای خفه، الی دیوارهای بلند شهر و خانه‌ها به دامن آزاد و بیكرانۀ طبیعت میكشد؛ طبیعتی كه گرم از بهار، روشن از آفتاب، لرزان از هیجان، آفرینش و آفریدن، زیبا از هنرمندی باد و باران، آراسته و باشكوه از جوانی.

"داداجان عابد اوف"، پژوهشگر تاجیکستان، در کتاب آداب، آیین‌ها و باورهای مردم افغانستان در مورد جشن جهانی نوروز، زیر نام نوروز عالم افروز مینوسید: «مردم افغانستان نوروز را نه فقط به عنوان پیشانی سال و قاصد بهار، سرآغاز زایش‌ها و فصل پرباری طراوت‌ها جشن میگیرند، بلكه آنها نورور را به حیث یك پدیدۀ پیام‌آور سرسبزی‌ها، شادمانی‌ها، زیبایی‌ها، صمیمیت‌ها و مظهر یگانگی و همدلی و همفكری آدمان نیز عید میكنند. به عقیدۀ آنها نوروز به مثابۀ آغاز سال با امیدها و آرزوهای فراوان همراه بوده، انسان را به آیندۀ خوشایند و فرحبخش دلبسته میسازد؛ ذوق او را نسبت به زندگی و كار و محنت افزون میگرداند.»

با توجه به آنچه گفته شد، به این نتیجه میرسیم که سرمایه‌گذاری بالایِ نوروز، در واقع گذار از بحران فرهنگی در کشورمان خواهد بود و نوروز زمینه را برای به احترام گذاشتن فرهنگ‌های کوچک در بین ملت افغانستان و توسعه مشترکات فرهنگی بین کشورهای حوزه نوروز مساعد میسازد.

تا جای که دیده و شنیده میشود در حالی که فرهنگ نوروز پسندی بین ملت های جهان رو به رشد است و حتی کار به جای رسیده که بانوی نخست الایات متحده امریکا در گرامیداشت از نوروز، ضیافت و برنامه ی را برای نوروزپسندان مقیم واشنگتن دی سی درست میکند و خود با زبان فارسی نوروز تان مبارک میگوید، اما جریان نوروز ستیزی نیز در کشور های مانند افغانستان، با درد و دریغ که رو به رشد است، بنا بر این یگانه موردی که در خصوص نوروز تا هنوز به آن توجه صورت نگرفته است، راه اندازی گفتمانی که بتواند به اما ها و چراهای در خصوص نوروز ستیزی نقطه فرجام داد؟
 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.