دسترسی به محتوای اصلی
مقاله‌ها و پژوهش‌ها

سیاست خارجی ایران در خاورمیانه، آنطور که سرویس تحقیقاتی کنگره آمریکا توصیف میکند- بخش دوم

سرویس تحقیقاتی کنگره آمریکا، در تازه ترین گزارش خود، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در جهان را به تفصیل برای آگاهی نمایندگان کنگره آمریکا گزارش کرده است. با توجه با اهیمتی که سیاست خارجی ایران در منطقه خاورمیانه دارد، در اینجا تلاش کرده ایم که بخش‌هایی از این گزارش که به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه اختصاص دارد را در معرض آگاهی شما قرار دهیم.

naghsheh - nari - arabéstan- "Marzehayé آبی Iran & Arabestan"
naghsheh - nari - arabéstan- "Marzehayé آبی Iran & Arabestan"
تبلیغ بازرگانی

در این گزارش آمده است که ایران به نحو بسیار شدیدی بر سیاست خاورمیانه ای خود تاکید دارد. برای توفیق در این راه، ایران از تمامی ابزارهای در اختیار خود، دیپلماتیک، مالی، تسلیحاتی و حتی اعزام نیرو( واحد های قدس سپاه پاسداران) استفاده میکند.
در این مقاله، به دلیل تنگی وقت، تمامی روابط خارجی ایران با تمامی کشورهای منطقه خاورمیانه مورد بررسی قرار نگرفته است، اما تلاش شده است تا مهم ترین روابط مورد یررسی قرار گیرد.
روابط ایران با شش کشور عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس از اهمیت بسزائی برخوردار است.
در این گزارش مشاهده خواهیم کرد که به رغم روابط تنش آلود ایران با عربستان سعودی، ایران روابط کمابیش عادی با برخی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس دارد.
روابط سیاسی ایران با عراق و سوریه در این گزارش جایگاه ویژه ای دارند. حمایت ایران از گروه‌های مسلح هم‌مرز اسرائیل مانند حماس، جهاد اسلامی و خصوصاً حزب الله لبنان ما را با اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی در برابر اسرائیل آشنا میکند و اما بررسی روابط خارجی ایران با یمن خصوصاً با حوثی‌ها در این گزارش به رغم آنچه تا کنون تبلیغ گردیده است میتواند خیلی‌ها را شگفت زده کند.
ایران و کشورهای عرب خلیج فارس
کرانه‌های ساحلی جنوب ایران در خلیج فارس و دریای عمان بیش از 1100 مایل است. در آن سوی خلیج فارس، ٦کشور پادشاهی عرب یعنی عربستان سعودی، کویت، بحرین، قطر، امارات متحد عرب و عمان، قرار دارند.
این ٦ کشورعربی که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را به وجود میاورند، یکی از اجزای کلیدی سیاست خارجی ایران محسوب میگردند.
حکومت و کنترل سیاسی این ٦ کشور عربی در دست سنی‌هاست. آنها با آمریکا درجهت اجرای سیاست خارجی اش در قبال ایران هم‌ساز بوده و همکاری می کنند. تعداد قابل توجهی از نیروهای آمریکایی در پایگاه‌های نظامی در این کشورها استقرار دارند. سامانه‌های دفاع ضدموشکی آمریکا در این کشورها مستقر شده است. این سامانه‌ها میتوانند به نحو هماهنگ در جهت دفاعی و پشتیبانی نیروی هوایی آمریکا در برابر شلیک احتمالی موشک‌های ایرانی و در صورت بروز یک جنگ منطقه‌ای علیه ایران، مورد استفاده قرار بگیرند.
در همان حال، دولت های عرب عضو شوای همکاری خلیج فارس، از رویارویی مستقیم با ایران پرهیز میکنند؛
هرچند تمامی آنها تحریم‌های بین المللی علیه ایران را اجرا می کنند، اما بسیاری از آنها روابط سیاسی-اقتصادی کما بیش عادی با ایران دارند.
تمامی رهبران عرب کشورهای خلیج فارس عملاً نگران هستند که یک توافق جامع هسته‌ای با ایران منجر به نزدیکی بیشتر روابط بین ایران و آمریکا شده و این موضوع احتمالاً از تعهدات آمریکا در قبال امنیت این کشورها بکاهد.
به هنگام گفتگوهای هسته ای ایران با آمریکا و دیگر قدرت های بزرگ در ماه مارس گذشته- گفتگوهایی که منجر به توافق لوزان در باره چهارچوب های مذاکرات هسته ای شد، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا، کشورهای عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس را مرتباً در جریان کم و کیف این مذاکرات و پیشرفت‌های حاصله قرار داد. جان کری در ملاقات با مسئولین عالیرتبه این کشورها، همچنین به آنها اطمینان داد که آمریکا سیاست خود در جهت حمایت و حفظ امنیت این کشورها را بدون کم و کاست دنبال خواهد کرد.
در نتیجه تلاش های دیپلماتیک آمریکا، کشورهای عربی خلیج فارس تلویحاً و به نحو بسیار محتاطانه ای از رویکرد آمریکا درتوافق هسته‌ای لوزان حمایت کردند؛ توافقی که در صورت نهایی شدن بتواند به کاهش تنش ها در منطقه بیانجامد.
به دنبال توافق لوزان، باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا رهبران کشورهای عرب عضو شورای همکاری خلیج فارس را برای شرکت در اجلاس امنیتی به "کمپ دیوید" آمریکا دعوت کرد. رئیس جمهوری آمریکا در این اجلاس که در روزهای 13 و 14 ماه مه در "کمپ دیوید" برگزار گردید، ضمن اعلام تضمین های امنیتی بیشتر آمریکا به این کشورها اعلام کرد که آمریکا نسبت به فروش سلاح های بسیار پیشرفته دفاعی به این کشورها اقدام خواهد کرد. هدف از اجلاس "کمپ دیوید" آرام کردن و اطمینان دادن به رهبران این شش کشور عربی خلیج فارس بود.
عربستان سعودی و ایران
سالیان درازی است که منافع سیاسی ایران و عربستان سعودی در منطقه خاورمیانه در تضاد با یکدیگر قرار گرفته‌اند. رهبران جمهوری اسلامی ایران بر این باورند که عربستان سعودی با همکاری فعال آمریکا درجهت ایجاد نوعی "هژمونی" و توسعه حکومت های سنی مذهب و درهمان حال، تضعییف و نفی حکومت ها و گروه های شیعی در منطقه تلاش میکند.
متقابلاً، رهبران عربستان سعودی اعتقاد دارند که ایران برای استقرار یک "هژمونی" منطقه ای تلاش میکند. این اعتقاد، رویکرد مداخله جویانه عربستان سعودی در بحرین در سال 2011 و یمن در سال جاری (2015) را تبیین میکند. گرایش‌های هر یک از این دو کشور در حمایت و پشتیبانی از جناح های سنی و شیعه در گیر در کشورهای خاورمیانه از سوی بسیاری از ناطران و تحلیگران مسائل خاورمیانه به جنگ نیایتی ایران و عربستان سعودی در منطقه توصیف شده است.
در این خصوص میتوان گفت که هر یک از کشورهای ایران و عربستان سعودی نقش نفوذی طرف مقابل در منطقه را بیش از آنچه واقعت دارد، بزرگ می کنند. این گرایش به بزرگنمایی نقش طرف مقابل، زمینه‌های درگیری بین شیعه و سنی در منطقه را تغذیه میکند و به شکاف ایدئولوژیک در منطقه دامن میزند.
برای سعودی‌ها، برخی از اعمال گذشته ایران، زمینه‌های بدبینی این کشور نسبت به ایران را به وجود آورده است.
تظاهرات خشن حجاج ایرانی در هنگام مراسم حج در مکه در سال های 1980 و 1990 که از سوی ایران تدارک دیده شده بود، منجر به قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور از سال 1997 تا 1991 گردید. عربستان سعودی در تظاهرات شیعیان در شرق این کشور نقش ایران را می‌بینند.
با این وجود، از هنگام ریاست جمهوری حسن روحانی، تلاش هایی برای بهبود روابط سیاسی بین دو کشور صورت گرفته است. دعوت عربستان سعودی از محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران برای دیدار و گفتگو، همچنین مذاکرات محمد جواد ظریف با همتای سعودی خود، سعود الفیصل در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال سپتامبر سال 2014 میلادی در این راستا قرار میگیرند.
به رغم این تلاش ها، اختلاف نظرهای بنیادی بین دو کشور در باره عراق و یمن در ماه های اخیر، مانع از نزدیکی بین دو کشور و بهبود روابط سیاسی گردیده است.
هرچند که رویکرد سیاسی عربستان سعودی در قبال ایران، اغلب به منزله رویکرد سیاسی هماهنگ تمامی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در باره ایران تعریف شده است، اما این موضوع در عمل واقعیت ندارد و ما بعضاً شاهد رویکردهای مختلفی در بین این کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس در قبال ایران هستیم.
روابط ایران و امارات متحد عرب
اینطور به نظر میرسد که امارات متحد عرب در قبال برنامه هسته ای ایران و نفوذ این کشور در منطقه، سیاست مشابهی مانند عربستان سعودی دنبال میکند.
با این وجود، روابط فیمابین دو کشور ایران و امارات متحد عرب عمدتاً تحت تأثیرات مثبت و منفی سه عامل قرار گرفته است. اقامت بیش از 300 هزار ایرانی در امارت دبی و روابط تجاری نزدیک بین دوکشور موجب گردیده است که به رغم اختلافات شدید بین دو کشور در باره مالکیت سه جزیره تنب بزرگ ، تنب کوچک و ابوموسی، روابط عادی بین دو کشور حفظ گردیده و تداوم داشته است. در باره اختلاف ارضی مربوط به سه جزیره یاد شده، از نوامبر سال 2013 دو کشور گفتگوهای سازنده ای را دنبال می کنند و تا کنون پیشرفت هایی در این زمینه حاصل شده است.
وجود روابط تجاری گسترده بین دو کشور و روابط بسیار خوب ایرانیان مقیم دوبی با اماراتی ها به گرم ماندن این رابطه کمک شایانی کرده است.
روابط ایران و قطر
در میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، قطر در قبال ایران موضعی کاملاً میانی دارد؛ موضعی که در حد واسط بین موضع سیاسی ضدایرانی عربستان سعودی و موضع منسجم و واقع گرایانه عمان قرار میگیرد.
قطر، معمولاً از اظهارات و اعلام بیانیه‌های انتقادی نسبت به ایران پرهیز میکند. بر خلاف امارات متحد عرب، قطر هیچگونه اختلاف ارضی با ایران ندارد. با این وجود، برخی از مسئولین کشور قطر در باره رویکرد آینده ایران در باره نحوه بهره برداری از میدان گاز پارس جنوبی تردیدهایی دارند؛ این میدان گازی زیر دریایی که در مالکیت مشترک دو کشور قطر و ایران میباشد، بزرگ ترین میدان گازی جهان محسوب میشود. برخی از اظهارات مقامات ایرانی درگذشته از جمله اظهارات معاون وزارت نفت ایران در سال 2004 مبنی بر اینکه قطر بیش از سهم خود از این میدان مشترک گازی بهره برداری کرده است، نگرانی هایی را برای مسئولین قطر ایجاد کرده است.
ایران و بحرین
بیش از 60 درصد جمعیت این کشور را شیعیان تشکیل میدهند. شیعیان بحرین ایرانی تبار هستند. حکومت این کشور در دست خاندان اهل سنت "آل خلیفه" است.
بحرین در دو نوبت، طی سال 1981 و 1996، ایران را رسماً، متهم به حمایت از مخالفین شیعه رژیم این کشور به هدف سرنگونی حکومت آل خلیفه کرده است.
در تظاهرات گسترده مردمی (اکثریت شیعی) بحرین در سال 2011، حکومت بحرین ایران را متهم به حمایت و پشتیبانی از جناح های تندرو شیعه در تظاهرات این کشور کرده است؛ تظاهرات گسترده ای که قویاً صلح جویانه و آرام بوده است.
وزارت امور خارجه آمریکا در گزارش خود در باره تروریسم بین المللی اعلام کرده است که ایران طی سال های گذشته تلاش کرده است تا به برخی از جناح های تندرو شیعه در بحرین اسلحه و دیگر کمک‌های نظامی برساند.
با این وجود، برخی از ناظران، از جمله کمیسیون بین المللی مستقل تحقیق و بررسی اوضاع بحرین که با در خواست دولت بحرین تشکیل شده بود، نقش ایران در شورش مردمی در بحرین را بسیار اندک اعلام کرده است.
تنش بین ایران و حکومت بحرین ریشه های تاریخی دارد و به همه پرسی استقلال بحرین در سال 1970 میلادی بر میگردد. ایران، مشروعیت این همه پرسی در سال 1970 را که توسط سازمان ملل متحد بر گزار شده بود زیر پرسش برده است. در همه پرسی سال 1970، مردم بحرین بین استقلال و پیوستن به ایران، استقلال را برگزیدند.
روابط ایران و کویت
اتخاذ موضع کشور کویت در قبال ایران مشابه با کشور قطر است. کویت از نظر سیاسی برای محدود کردن قدرت نفوذ ایران در منطقه با تلاش های کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس همکاری می کند، اما معتقد به استفاده از ابزرا های نظامی برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه نیست.
در حدود 25 درصد جمعیت کویت، مسلمان شیعه است و ایران در سال های 1980، به هنگام جنگ بین ایران و عراق از گروه های تند رو شیعه در این کشور حمایت کرده است. این رویکرد ایران به هدف فشار بر حکومت کویت بوده که در جنگ بین دو کشور عراق و ایران(1980-1988) ازصدام حسین حمایت نکند.
پس از اشغال کویت به دستور صدام حسین در ماه اوت سال 1990، کویت روابط سیاسی خود با ایران را ادامه داد. درهمین حال، پس از سقوط صدام حسین در عراق، و به قدرت رسیدن یک دولت نزدیک به مواضع ایران در عراق، کویت بر خلاف عربستان سعودی، همکاری های گسترده خود با دولت جدید عراق را ادامه داد. تنها انتقاد کویت نسبت به دولت عراق، سیاست به حاشیه راندن اهل تسنن در این کشور بوده است. روابط کویت و ایران ظاهراً عادی به نظر میرسد. در ژوئن سال گذشته، شیخ صباح احمد آل صباح امیر کویت از ایران دیدار کرده است.
روابط ایران و عمان
در میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، سلطان نشین عمان از نظر سیاسی بیش از دیگران به ایران نزدیک است. عمان کمک های نظامی ایران (در زمان شاه) در سال ها 1970 میلادی برای سرکوب شورشیان ظفار را فراموش نکرده است. سلطان قابوس، پادشاه عمان در اوت سال 2009 و همچنین اوت سال 2013 از ایران دیدار رسمی کرده است. سفر سال 2013 پادشاه عمان به ایران در جهت تلاش برای میانجیگری برای بهبود روابط فیمابین ایران و آمریکا و تسهیل گفتگوها بین دو کشور بوده است. عمان در نوامبر سال 2014 محل برگزاری گفتگوهای هسته ایران با قدرت های جهانی بوده است.
عمان تنها کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس است که از حصول به یک توافق جامع هسته ای بین قدرت های بزرگ و ایران حمایت و پشتیبانی میکند.
در مارس 2014، حسن روحانی ، رئیس جمهوری اسلامی ایران از عمان دیدار کرد.
به رغم عربستان سعودی و دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، عمان از گروه های جهادی و سنی شورشی که در سوریه علیه رژیم بشار اسد می جنگند، حمایت مادی نکرده است. عمان همچنین به نیروهای ائتلاف ضد حوثی ها در یمن که به رهبری عربستان سعودی شکل گرفته است، نپیوسته است.
سیاست ایران درعراق و سوریه و مقابله با تهدید گروه دولت اسلامی (داعش)
سیاست خارجی ایران حمایت و پشتیبانی از حکومت شیعی عراق و رژیم بشار اسد در سوریه بوده و میباشد. اجرای بهینه سیاست خارجی ایران در این دو کشور از سوی گروه دولت اسلامی (داعش)، به چالش کشیده شده است. داعش بقای رژیم‌های متحد ایران در بغداد و دمشق را تهدید میکند.
ایران و آمریکا به صورت جداگانه ولی به موازات یکدیگر در جهت مقابله با گروه دولت اسلامی (داعش) در عراق، با دولت عراق و کردهای این کشور همکاری فعال دارند. اما اهداف دو کشور ایران و آمریکا در سوریه، در تنناقض با یکدیگر قرار دارند.
ایران وعراق
مداخله نیروهای آمریکایی در سال 2003 در عراق برای سرنگونی رژیم صدام حسین در میان مدت در جهت منافع سیاست خارجی ایران در عراق بوده است. مداخله آمریکا در عراق امکان ایجاد یک حکومت به رهبری شیعیان این کشور که از دیر باز روابط بسیار نزدیکی با ایران داشته است را تسهیل کرد. ایران دولت نوری المالکی را به شدت حمایت و پشتیبانی کرده است؛ این حمایت همه جانبه ایران از نوری المالکی تا سقوط شهر "موصل" در ژوئن سال 2014 توسط گروه دولت اسلامی (داعش) ادامه داشته است؛ در این هنگام، ایران برای مقابله با پیشرفت گروه دولت اسلامی (داعش) به سرعت واکنش نشان داد و وارد عمل شد. ایران همزمان از دولت عراق و پیشمرگه های اقلیم خودمختار کردستان عراق برای مقابله با گروه دولت اسلامی (داعش) حمایت کرد. کمک های ایران به این دو، شامل مشورت های نظامی و تاکتیکی، کمک‌های اطلاعاتی با استفاده از پهپادهای شناسایی مواضع داعش، ارسال سلاح و مهمات و همچنین کمک های مستقیم دیگر بوده است.
در همین حال، ایران تلاش های آمریکا برای سر و سامان دادن به دولت عراق و به قدرت رسیدن حیدر العبادی به پست نخست وزیری عراق را تأیید و تسهیل کرد. درعمل، ایران متحد وفادار خود در عراق، یعنی نوری المالکی را به نفع حیدر العبادی رها کرد؛ این تغییر در رویکرد سیاست خارجی ایران در عراق در چهارچوب واقع بینی سیاسی توصیف شده ست.
بسیاری از مسئولان سیاسی بلند پایه آمریکا، از جمله جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا قبلاً گفته اند که استراتژی ایران در مقابله با گروه دولت اسلامی (داعش) در عراق و کمک به دولت عراق، به نحو مؤثری در جهت سیاست های آمریکا در عراق و تلاش برای مبارزه این کشور با گروه دولت اسلامی (داعش) و کمک به دولت عراق است.
با این وجود برخی از وجوه سیاست ایران در عراق، سیاستمداران آمریکایی را نگران میکند.
ایران از گروه های شبه‌نظامی شیعه عراقی حمایت میکند و کمک‌های گسترده ای را در اختیار آنها قرار میدهد؛ این شبه نظامیان شیعی در هنگام حضور نظامی آمریکا در عراق بین سال های 2003 تا 2011 با نیروهای آمریکایی درگیر بوده‌اند.
شرکت این شبه نظامیان شیعه در جنگ علیه گروه دولت اسلامی (داعش) موجب تنش‌هایی گردیده است؛ آنها پس از بازپس گرفتن برخی از شهرها که در تصرف داعش بوده بوده است با مردم اهل سنت این شهرها و مناطق با خشونت رفتار کرده است.
برخی ازاین گروه ها در ساختار سیاسی عراق جذب شدند، اما در ماه های اخیر ایران برخی از این گروه ها را به هدف حمایت از نیروهای امنیتی عراق و مقابله با گروه دولت اسلامی (داعش) دوباره فعال کرده است. این گروه های شبه نظامی شیعه عمدتاً عبارتند از: "گروه عصائب اهل حق"، "گروه کتائب حزب الله عراق" ( اخیرا در فهرست سیاه تروریسم بین المللی قرار گرفته است)، "سازمان و سپاه بدر" و " ارتش مهدی مقتدی صدر"( که در سال 2014 نام خود را به گردان‌های صلح تغییر داده است).

در همین حال، ایران برخی از موشک ها دوربرد خود را در عراق مستقر کرده و برای مقابله با داعش در اختیار نیروهای شیعی وابسته به خود قرار داده است.
ایران و سوریه
در سوریه، ظاهراً هیچ گونه همکاری و همگرایی بین سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا و ایران در مبارزه با گروه دولت اسلامی(داعش) مشاهده نمی شود.
در حالی که آمریکا رسمآً اعلام کرده که در چهار چوب یک راه حل سیاسی برای جنگ داخلی سوریه، بشار اسد باید از قدرت کنار رود، ایران تلاش میکند که بشار اسد را در مسند قدرت نگاه دارد. دو دلیل عمده حمایت ایران از بشار اسد را تبیین می کنند. نخست اینکه رژیم بشار اسد، بر تنها کشور بزرگ عرب متحد و بسیار نزدیک به ایران در منطقه حکومت میکند؛ دوم اینکه سوریه راه اصلی عبور و ترانزیت اسلحه برای حزب لله لبنان محسوب میگردد. ایران از حزب الله لبنان به عنوان اهرمی علیه اسرائیل و در چهارچوب پیشبرد اهداف منطقه ای خود استفاده میکند.
گزارش های متعددی این موضوع را تأیید میکنند.
ایران برای اینکه بشار اسد در قدرت بماند، کمک های بسیار وسیعی به این رژیم میکند. این کمک ها شامل کمک های بسیار گسترده مادی و تجهیزاتی ایران، از جمله کمک نقدی و اسلحه به رژیم حاکم بر سوریه میگردد. مشاوران نظامی سپاه پاسداران در کنار نیروهای وفادار به بشار اسد حضور دارند و به آنها مشورت های لازم نظامی میدهند. نیروهای حزب الله لبنان با خواست ایران در سوریه برای حفظ بشار اسد می جنگند. ایران همچنین نیروهای کمکی دیگری را که از سوی گروه های شبه نظامی طرفدار ایران از منطقه می‌آیند، مانند جنگجویان شیعه هزاره افغان، به سوریه اعزام کرده است.
برخی از کارشناسان بر این باورند که مداخله و کمک نظامی ایران به رژِیم بشار اسد میتواند به شدت افزایش یافته و تعداد نامعلومی از نیروهای نظامی و شبه نظامی را شامل گردد. در همین حال، برخی دیگر از کارشناسان منطقه ای بر این اعتقاد هستند، در صورتی که در سوریه یک چهره سیاسی نسبتآً نزدیک به مواضع ایران بتواند به قدرت برسد، این کشور بشار اسد را رها خواهد کرد، همانگونه که متحد قدیمی خود یعنی نوری المالکی در عراق را رها کرد.
اسرائیل: پشتیبانی ایران از حماس و حزب‌الله
رژیم اسلامی ایران از آغاز به قدرت رسیدن خود در سال 1979 دربرابر اسرائیل جبهه گرفته است و این کشور را غیرمشروع و ساخته و پرداخته غربی ها در منطقه میداند . کشوری زور گو که در تلاش برای تحت سلطه در آوردن فلسطینیان و دیگر ملت های عرب مسلمان در منطقه است.
اتخاذ موضوع رژیم کنونی ایران در برابر اسرائیل به نحو قابل ملاحظه ای با رژیم پادشاهی ایران در پیش از سال 1979 فرق میکند.
پیش از انقلاب اسلامی در ایران، اسرائیل و ایران روابط نسبتاً عادی داشته و در پایتخت های یکدیگر سفارتخانه داشته اند. همچنین در ایام شاه، روابط بسیار گسترده اقتصادی این دو کشور را به هم پیوند زده بود؛ روابطی که برای جلوگیری از برخی احساسات ضداسرائیلی، لزوماً در رسانه‌های آن زمان مطرح نمیشد.
اما این شرایط از آغاز انقلاب اسلامی در ایران کاملاً تغییر کرد .آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی چندین بار اسرائیل را به غده ای سرطانی در منطقه تشبیه کرده است.
دشمنی آشکار ایران با اسرائیل با حمایت گسترده این کشور از گروه‌های مسلحی که علیه اسرائیل فعالیت میکنند و با اسرائیل وارد درگیری‌های مسلحانه میشوند، جامعه عمل به خود می‌پوشد. در همین حال، اسرائیل یک ایران دارای بمب اتمی را یک تهدید حیاتی برای این کشور میداند.
حمایت ایران از گروه های مسلح در مرزهای اسرائیل را میتوان به عنوان اهرمی دانست که ایران برای محدود کردن اسرائیل در منطقه از آن بهره میگیرد. سیاست ایران مانع از شکوفایی و گسترش اقتصادی اسرائیل در منطقه میگردد، روحیه مردم اسرائیل را خدشه دار میکند، موضوع امنیتی را برای مردم اسرائیل به شدت مطرح میکند و این امر به نوبه خود میتواند مانع از سیاست‌های گسترش جمعیتی در اسرائیل گردد.
به رغم این رویکرد کلان سیاست خارجی ایران، موضع رسمی وزارت امور خارجه ایران درباره روابط فیمابین اسرائیل و فلسطینان، عبارت از آنست که ایران تلاش میکند تا فرآیند صلح بین اسرائیل و فلسطینان را مخدوش نکند اما بررسی این فرآیند نشان میدهد که با مشکلاتی که اسرائیل در روند صلح ایجاد کرده، رسیدن به یک نتیجه واقعی میسر نمی باشد.
در همین حال، رهبران ایران به طور مرتب اعلام می کنند که اسرائیل یک تهدید جدی برای ایران محسوب میگردد و جامعه جهانی در برابر زرادخانه اتمی اسرائیل سکوت میکند و در واقع در برابر امکانات اتمی اسرائیل چشم خود را میبندند و بازی دو گانه ای را در پیش گرفته است.
ایران اعتقاد دارد که زرادخانه اتمی اسرائیل تهدید واقعی در منطقه محسوب میگردد و عاملی است که مانع از عاری کردن منطقه از سلاح های کشتار دسته جمعی میگردد. در همین راستا، رهبران ایران به تهدیدات مکرر و رسمی اسرائیل مبنی بر حمله هوایی به تأسیسات اتمی ایران اشاره می کنند و میگویند در حالی که اسرائیل عملاً صدها بمب اتمی در اختیار دارد، ولی وجود این زرادخانه اتمی را رسماً تأیید نمی کند، در عین حال با سکوت جامعه جهانی، به خود اجازه میدهد که به تأسیسات کشور دیگری در منطقه حمله کند.
حمایت مادی ایران از گروه‌های مسلح ضداسرائیلی یکی از نگرانی‌های دولت آمریکا را، حداقل طی ده سال اخیر ایجاد میکند. گزارش های مختلف تأیید می کنند که ایران پول، اسلحه و آموزش های رزمی در اختیار گروه های ضداسرائیلی حماس و جهاد اسلامی و گردان‌های شهدای الاقصی و جبهه مردمی آزادی فلسطین قرار میدهد. تمامی این گروه ها از سوی وزارت امورخارجه آمریکا در فهرست سیاه سازمان های تروریستی قرار دارند.
ایران همچمنین شدیداً ازحزب الله لبنان حمایت میکند. نام این سازمان در فهرست سیاه تروریسم در وزارت خارجه آمریکا قرار دارد. حزب الله لبنان یکی از گروه هایی است که بیشترین کمک ها و حمایت ها را از سوی ایران دارد. این گروه در زمینه مقاومت در برابر اسرائیل پیشگام است.

ایران و یمن
در جریان سال های اخیر، رهبران یمن، از جمله علی عبدالله صالح- رئیس حمهوری سابق یمن، این موضوع را بارها تأیید کرده اند که ایران در جهت از هم پاشیدگی یمن تلاش میکند. در دسامبر سال 2014 یک مسئول بلند پایه ایران در گفتگو با خبرنگاران تأیید کرد که چند صد تن از نیروهای واحد قدس سپاه پاسدران برای آموزش جنگی حوثی ها در یمن مستقر شده‌اند.
پس از آنکه در ژانویه سال جاری(2015) حوثی ها کنترل صنعا پایتخت یمن را در دست گرفتند و "عبد ربه منصور الهادی" رئیس جمهوری جدید یمن، از پایتخت این کشور به سوی بندر عدن در جنوب این کشور فرار کرد، عربستان سعودی تصمیم به تشکیل یک ائتلاف نظامی ضدحوثی ها با شرکت ده کشور منطقه و حمایت تجهیزاتی آمریکا گرفت.
مسئولین سعودی یکی از دلایل عمده در تصمیم گیری این عملیات نظامی را به لحاظ مانعت از توسعه سیاست های نفوذ منطقه‌ای ایران تبیین کردند.
به رغم این اظهار نظر عربستان سعودی، بسیاری از ناظران تأیید کرده اند که حمایت ایران از حوثی ها در ارتباط با عراق وسوریه، به مقیاس بسیار بسیار اندکی بوده است.
بسیاری از ناظران این موضوع را تأیید می کنند که نفوذ ایران بر حوثی های یمن، نفوذی کاملاً محدود و اندک بوده است. آنان گفته اند که شورش حوثی ها علیه "عبد ربه منصور الهادی" رئیس جمهوری، بیشتر به دلایل ملی و قبیله ای داخلی یمن بوده است و در این رهگذر نمیتوان از هیچگونه تحریک حوثی ها توسط ایران سخن گفت.
در همین حال، در 20 آوریل گذشته، "برنادت میهان" سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا در یک نشست خبری اعلام کرد که برآورد آمریکا اینست که ایران رهبری و کنترل شورش حوثی ها در یمن را در دست ندارد. یک مسئول امنیتی و اطلاعاتی آمریکا که نامش فاش نشده است گفته است: «اشتباه بزرگی است که حوثی ها را، یک گروه تحت نظر ایران بدانیم.»
با این وجود، این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که پس از اینکه حوثی ها کنترل صنعا را در دست گرفتند، پروازهای مستقیم هوایی بین دو کشور از سرگرفته شد. همچنین نیروهای ویژه ایرانی اجازه یافتند تا عملیاتی را برای آزادی یک دیپلمات ایرانی که در سال 2012 در یمن به گروگان گرفته شده بود آغاز کنند.
در همین حال، ایران انتقادهای بسیار تندی را نسبت به اقدام نظامی عربستان سعودی داشته است.
از 15 آوریل گذشته ناوهای جنگی سعودی و آمریکایی آب های یمن را محاصره دریایی کرده اند. هدف از این اقدام، ظاهراً ممانعت از ارسال احتمالی اسلحه از سوی ایران برای حوثی ها بوده است. این محاصره دریایی، مشکلات زیادی را برای کشتی‌های تجاری ایجاد کرده است.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.