دسترسی به محتوای اصلی
خاورمیانه

جنگ اسراییل و غزه: بازی قدرت راست‌گراهای تل آویو و نمادهای «مقاومت»

هر روز که می‌گذرد انسان‌های بیشتری در دور جدید درگیری‌ها بین اسراییل و غزه کشته می‌شوند. انسان‌هایی که اکثر آنها را شهروندان غیرنظامی تشکیل می‌دهند. تاکنون بیش از هزار نفر در غزه کشته شده اند که بیش از هشتاد درصد آنها را غیرنظامیان تشکیل می‌دهند. این داستان تلخی است که بیش از نیم قرن در این گوشه کوچک خاورمیانه به شکل های گوناگون درجریان بوده است.

REUTERS/Benoit Tessier
تبلیغ بازرگانی

   به نظر می‌رسد نه حماس و نه اسراییل رفتار و سیاستی که به ایجاد صلح و یا حتی آتش‌بس پایدار در این منطقه بینجامد، ندارند و نداشته‌اند.

اسراییل همچنان به اشغال غیر مستقیم غزه از طریق محاصره کامل و کنترل اداری-اقتصادی این منطقه ادامه داده است.از سوی دیگر بارها در مسیر ورود حماس به پروسه مبارزه سیاسی سنگ‌اندازی کرده که در این زمینه تنها هم نبوده؛ بسیاری از کشورهای غربی از جمله امریکا، دولت حماس را که در سال۲۰۰۷ از طریق انتخابات مورد تایید ناظران بین المللی به قدرت رسید، به رسمیت نشناختند و اسراییل نیز منطقه را تحت محاصره‌ قرار داد.

همواره دولت‌های اسراییل عنوان می‌کردند که طرف مقابل-دولت خودگران فلسطین- نماینده تمام مردم فلسطین نیست وبه همین دلیل مذاکرات صلح به جایی نمی‌رسد اما هر گاه دولت ائتلافی بین حماس و فتح تشکیل شده، بااین عنوان که این دولت متشکل از گروه های تروریستی است و اسراییل را به رسمیت نمی‌شناسند از هرگونه رابطه دیپلماتیک با دولت فلسطینی خودداری کرده است و حتی به نوعی بر میزان خشونت های بین دو طرف به هر شکل اضافه شده است.

دولت اسراییل طبق قوانین و تعریف بین‌المللی دولت اشغالگر به شمار می‌رود که بر اساس مرزهای مورد تایید سازمان ملل در سال ۱۹۶۷ بخش هایی از کشور فلسطین از جمله غزه را اشغال کرده است، بنابر این بر اساس معاهدات و قوانین بین‌الملل مسوول جان و امنیت مردم کشور تحت اشغال خود است اما اعداد و آمار کشته شدگان غیر نظامی و حتی اظهارات صریح برخی از نمایندگان مجلس اسراییل نشان می‌دهد این کشور پایبند به این تعهد و وظیفه نیست.

دولت‌های مختلف اسراییل از دولت به رهبری حزب کارگر گرفته تا دولت راستگرای فعلی در تمامی موارد پاسخ موشک‌پرانی‌های حماس و جهاد اسلامی و یا به گروگان گرفته شدن سربازانش را در نواز غره با مشت آهنین و بدون تناسب عرف بین‌الملل داده‌، بسیاری این عمل اسراییل را با «مجازات جمعی» مقایسه کرده‌اند.

به نظر می‌رسد اساسا احزاب راستگرای اسراییل و در حال حاضر دولت راستگرای آقای نتانیاهو با ایجاد درگیری و دامن زدن به فضا و حس ناامنی و معرفی خود به عنوان سیاستمدار قدرتمند که توانایی پایان دادن به این نا امنی را دارا هستند -نه آنهایی که از کاهش تنش سخن میگویند و دنبال «صلح» هستند- هم خودشان را در کوتاه مدت و میان مدت محکم‌تر در مسند قدرت ببینند و هم در میان مدت و دراز مدت گفتمان سیاسی-امنیتی خود در اسراییل را غالب کنند.
طی دو هفته گذشته یعنی پس ازآغاز حملات اسراییل به غزه میزان محبوبیت احزاب راستگرا به شدت افزایش یافته است، میزان محبوبیت شخص آقای نتانیاهو نیز به ۷۳ درصد رسیده است.اگر همین امروز انتخاباتی در اسراییل برگزار شود طبق نظرسنجی ها حزب آقای نتانیاهو ۴ کرسی بیشتر به دست خواهد آورد، حزب بیتی یهودی به رهبری نفتالی بنت، حزبی که از حزب لیکود حزب متبوع آقای نتانیاهو راستگراتر به شمار میرود، نیز با افزایش میزان محبوبیت، میزان کرسی‌های خود را در کنست اسراییل از ۱۲ به ۱۹ افزایش خواهد داد، اما در دیگر سو حزب نسبتا میانه رو یش آتید به رهبری آقای لپید با کاهش ۸ کرسی به ۱۱ نماینده در کنست خواهد رسید. از سوی دیگر شاید مهم باشد به این نکته نیز اشاره کرد که۹۴ درصد مردم اسراییل از عملکرد ارتش اسراییل اعلام رضایت کرده اند و ۸۶ درصد آنها مخالف آتش بس در وضعیت فعلی هستند.

این روند همچنین گفتمانی که قایل به ادامه شهرک سازی در مناطق اشغالی است و‌ مایل به ورود به روند گفتگوهای صلح با دولت فلسطین نیست و حتی قایل به تشکیل کشور فلسطین نیست را نیز در سطح بین المللی در موضعی قرار داده است که مباحثات برخلاف چند سال گذشته از محور عدم ادامه شهرکسازی در کرانه باختری به«معضل» امنیت اسراییل تغییر یابد، گفتمانی که بسیاری از احزاب راستگرا از جمله حزب لیکود-حزب متبوع آقای نتانیاهو- با اتکا به آن از گفتگوهای صلح و تعیین مرزهای دو کشور اسراییل و فلسطین بر اساس قطعنامه سازمان ملل سر باز میزند، این منطق میگوید مرزهای۱۹۶۷ سازمان ملل  امکان ایجاد امنیت برای اسراییل و شهروندانش را ناممکن میسازد.

در این راستا می‌توان زمانی با حزب الله لبنان وارد نزاع شد،زمانی جنگ با ایران در آستانه انتخابات راتبدیل به هراسی بزرگ برای مردم اسراییل کرد تا این حد که بین مردم ماسک ضد سلاح شیمیایی پخش کرد و زمانی نیز راکت پرانی های حماس را.

اما به نظر میرسد در دیگر سوی این بازی گروه‌های راستگرای اسراییل، حریف نیز چندان از این نتیجه خونین و دردناک ناراضی نیست:حماس.
حماس در سال ۲۰۰۷ به عنوان «دولت» مشروع برآمده از رای مردم درغزه قدرت را به دست گرفت، اما همواره پس از آن همواره از یک انتخاب سخت فرار کرده است: انتخاب بین ایفای نقش یک دولت مسوول یا ایفای نقش به عنوان یک گروه شبه نظامی.

تفاوت بزرگی بین این دو نقش وجود دارد، اگر حماس خود را دولتی مشروع در غزه میداند، مسلما هر دولت مشروعی مسوول حفاظت از جان شهروندان، تامین امنیت و رشد اقتصادی و ... مردم تحت حکومت خود است. اما سیاست های حماس را نمیتوان در این چهارچوب تفسیر کرد.هر چند تاکتیک های جنگی حماس در این نبرد نابرابر «قابل درک» است اما به هر حال بسیار با تصمیم های یک دولت که مسوول جان شهروندان خود است فاصله زیادی دارد، تاکتیک هایی که جان شهروندان غزه را به خطر می اندازد. هرچند میتوان اساسا در مقیاسی بزرگتر سیاست های حماس و عدم موفقیت حل معضل مردم غزه را با سیاست های کلان فتح و دولت خودگران فلسطین و کارنامه قابل قبول تر آن در بهبود وضعیت فلسطینی ها در مناطق اشغالی و موفقیت بین المللی آن را از جمله موفقیت در به رسمیت شناخته شدن فلسطین به عنوان عضو ناظر در سازمان ملل متحد در دو کفه ترازو قرار داد.

واقعیت دردناک دیگری نیز در این میان وجود دارد. به نظر میرسد حماس از قرار گرفتن در موقعیت «قربانی» برای افزایش قدرت سیاسی-اقتصادی خود در فضای سیاسی فلسطین استفاده می‌کند.
حماس در سال ۲۰۰۷ موفق شده بود با ۶۳ درصد آراء پیروز انتخابات شود اما پس از چند سال این گروه کم کم با بحران محبوبیت و حتی مشروعیت مواجه شد. در سال ۲۰۱۳ میزان محبوبیت این گروه به ۵۳ درصد در غزه رسید و میزان محبوبیت این گروه در سال ۲۰۱۴ در بین مردم غزه پیش ازآغاز حملات اخیر اسراییل به این منطقه به ۳۵ درصد رسیده بود. نکته مهمتر اینکه ۶۳ درصد مردم غزه در نظرسنجی اعلام کرده اند حماس را تایید نمیکنند اما این میزان در کرانه باختری ۴۷ درصد است. این بدان معناست که مردم غزه که تحت حکومت حماس زندگی میکنند نظر بسیار منفی تری نسبت به حماس دارند تا مردم کرانه باختری که از دور شاهد اتفاقات در غزه هستند.

اما اکنون و با حملات سنگین اسراییل و کشته شدن حدود۸۰۰ غیرنظامی، این حماس است که میتواند یکی از برنده های اصلی جو «مقاومت» و گفتمان ضد اسراییلی منطقه باشد.
حماس میتواند به این شکل هم موقعیت سیاسی به شدت ضربه خورده خود را بهبود بخشد و همینطور شاید بتواند حامیان مالی خود را که به دلایل مختلف از دست داده و یا کمرنگ شده از ایران گرفته تا قطر دوباره وادار به حمایت کند.
البته این کاهش مخالفت مردم غزه با حماس به هیچ وجه خبر خوشی برای اسراییل و طرفداران گفتگوهای صلح در منطقه نیست. طبق تحقیقات اخیر در نوار غزه ، گروه های تندروتر ازحماس هر روزه درحال محبوبتر شدن هستند.گروه هایی همچون جهاد اسلامی و حتی داعش. رییس موساد اخیرا طی یک جلسه اعلام کرده است خطری که اسراییل را این روزها بیشتر تهدید میکند برنامه هسته ای ایران نیست بلکه قدرت گرفتن داعش در مناطق اشغالی است. این خطر وجود دارد که در آینده ای نزدیک اسراییل مجبور باشد با گروه های تندروتری مانند جهاد اسلامی و یا فرقه هایی همچون داعش در مرزهای خود رو در رو شود و این نکته را نیز به یاد داشته باشید که طبق روند از قبل اعلام شده انتخاباتی جدید به زودی در فلسطین و مناطق اشغالی برگزار خواهد شد

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.