جمشید آموزگار، فن سالاری که گرفتار طوفان سیاسی شد
جمشید آموزگار، آخرین نخست وزیر بازماندۀ نظام پادشاهی ایران، که در روز سه شنبه ٢٧ سپتامبر/ ٦ مهرماه در مریلند آمریکا در گذشت، از نادر وزیران ایرانی بود که در دورۀ وزارت خود شهرت جهانی یافت. او که فن سالاری هوشمند شناخته می شد به مدت دو دهه در کار وزارت بود، اما هنگامی که به نخست وزیری رسید دولتی عاجل داشت. جمشید آموزگار که اندکی پس از کناره گیری از نخست وزیری و کمی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران را ترک کرده و در آمریکا اقامت گزیده بود، هنگام مرگ ٩٣ سال داشت.
نتشر شده در: : روزآمد شده در
هنگامی که در ٣٠ آذر١٣٥٤(٢١ دسامبر١٩٧٥) یک گروه تروریستی با نام «بازوی انقلاب عرب» برهبری کارلوس به ساختمان محل تشکیل اجلاس وزیران کشورهای صادر کنندۀ نفت (اوپک) در وین پایتخت اتریش حمله بُرد و آنان را به گروگان گرفت، ناگهان نام جمشید آموزگار، همراه با «احمد زکی یمانی»، وزیر نفت عربستان، در سراسر جهان بر سر زبانها افتاد و چند روز پیاپی عنوان نخست کلیۀ رسانهها شد. او پیش از آن نیز چهرۀ ناشناخته ای نبود. تنها سه روز پیش از آن رویداد، جمشید آموزگار در کنفرانس بینالمللی شمال و جنوب در پاریس توجۀ مطبوعات را بخود جلب کرده بود. در این گردهمآئی هنری کیسینجر، وزیر امور خارجۀ آمریکا، کشورهای تولید کنندۀ نفت را مسئول اصلی دشواریهای مالی قشرهای کم در آمد در جهان دانست. جمشید آموزگار، که به عنوان رئیس هیئت نمایندگی ایران در این کنفرانس شرکت کرده بود، این سخنان را نادرست توصیف کرد و گفت مسئول مشکلات کشورهای در حال توسعه، جهان صنعتی غرب است.
این تبادل نگاه و سخن بازتابِ رویاروئی جاریِ آن دوران میان صادر کنندگان و خریداران نفت بود. ایران در آن زمان، بی آنکه به کشورهای صنعتی که خریداران اصلی را تشکیل می دادند دشنام گوید و یا آنان را تهدید کند، رهبری یک زورآزمائی معمول در عرف بین المللی را برای افزایش قیمت نفت در دست گرفته بود. جمشید آموزگار با تصمیم محمد رضا شاه، که کلیۀ امور سیاسی نفت مستقیماً زیر نظر او اداره می شد، در آن ایام با آنکه از وزارت دارائی به وزارت کشور رفته بود همچنان ریاست هیئت نمایندگی ایران را در سازمان کشورهای صادر کنندۀ نفت (اوپک) بر عهده داشت و در تعیین میزان تولید و بهای نفت نقش فعالی ایفا میکرد.
جمشید آموزگاردر تیرماه ١٣٠٢ در استهبان واقع در استان فارس به دنیا آمده و آموزش ابتدائی و متوسطه خود را در تهران به انجام رسانده بود. او تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتۀ حقوق و اقتصاد در دانشگاه تهران که با جنگ جهانی دوم همزمان شده بود نیمه تمام گذاشت و به آمریکا رفت و در رشتۀ مهندسی بهداشت از دانشگاه کُرنل دکترا گرفت و نیز در مهندسی هیدرولیک از دانشگاه واشینگتن درجۀ کارشناسی ارشد دریافت داشت.
وی در بازگشت به ایران در سال ١٣٣٠ به استخدام ادارۀ اصل چهار در آمد و در سال ١٣٣٤ معاون دکتر جهانشاه صالح وزیر بهداری وقت شد. جمشید آموزگار در شهریور ١٣٣٧ در دولت دکتر اقبال به عنوان وزیر کار برگزیده شد و در دوران کوتاه وزارت خود نخستین قانون کار در ایران را تدارک دید. وی یکسال بعد در آبان ١٣٣٨ به وزارت کشاورزی رفت و در جهت تدوین نخستین قانون اصلاحات ارضی در ایران اقدام کرد. این قانون با مخالفت شدید نمایندگان مجلس که شمار فراوانی از آنان خود از زمین داران بزرگ بودند سرانجام با تغییرات بسیار به تصویب رسیدف امّا به عمر دولت دکتر اقبال نیز پایان داد.
جمشید آموزگار در دولت حسنعلی منصور که در اسفند ١٣٤٢ روز کار آمد وزیر بهداری بود و همین مقام را در نخستین کابینۀ امیرعباس هویدا نیز، که در پی کشته شدن منصور تشکیل شد، حفظ کرد. او امّا در اولین ترمیم دولت به وزارت دارائی رفت و مدت ٩ سال در این مقام ماند. در همین دوران بود که وی از سوی محمد رضا شاه به ریاست هیئت نمایندگی ایران در اوپک برگزیده شد و گفتگوهای بینالمللی نفت در این چهارچوب را بر عهده گرفت.
جمشید آموزگار در سال ١٣٥٣ به وزارت کشور رسید، امّا مقام و اختیارات خود را در هیئت نمایندگی ایران در سازمان کشورهای صادر کنندۀ نفت حفظ کرد و دو سال بعد، هنگامی که به دبیرکلی حزب رستاخیز برگزیده شد، به عنوان وزیر مشاور در دولت عضویت داشت.
هنگامی که در تابستان ١٣٥٦ شاه تصمیم گرفت برخی سیاست های جاری را با دیدگاههای دولت کارتر در آمریکا هماهنگ سازد و چنانکه خود اعلام کرد «فضای باز سیاسی» در کشور بوجود آورد به فکر تغییر دولت افتاد و در این راستا جمشید آموزگار را برگزید. بروی کار آمدن آموزگار، این چنین، از یکسو با قائل شدن آزادیهائی برای مطبوعات، فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و نیز پارلمانی همراه شد و از سوی دیگر با تنگناهای اقتصادی، کجروی های تاسف آور و رخدادهای تکان دهنده روبرو شد.
سیاست ریاضت اقتصادی و صرفه جوئی در هزینههای دولتی نه تنها تورم لجام گسیختۀ آن سال ها را مهار نکرد بلکه به دلیل کاهش سفارشات دولتی بخش خصوصی را ناخرسند ساخت. از سوی دیگر طرح مبارزۀ با گرانفروشی که گاه با خشونت و حداقل با بی احتیاطی به اجرا گذاشته شد بسیاری از کاسبکاران را بر آشفت. آتش سوزی در سینما رکس آبادان که توسط مخالفان دولت برنامه ریزی و اجرا شد، اجرای نمایش نا هماهنگ با روحیات مردم در جشن هنر شیراز و زمزمههای مخالفان که با استفاده از فضای تازه سیر فزاینده گرفته بود، دولت جمشید آموزگار را با چالش هائی روبرو کرد که بگفتۀ بسیاری برای رویاروئی با آنها آمادگی نداشت. آموزگار فن سالاری بود که در برابر حملات فزاینده بر کشتی کشور که اینک دیگر برآب های پر تلاطم می رفت سپری نداشت. او در شهریور ١٣٥٧ بدرخواست شاه از مقام خود کناره گیری کرد و جای به جعفر شریف امامی سپرد.
جمشید آموزگار بگفتۀ کسانی که او را می شناسند مردی خشک و ممسک و در همان حال صادق و با هوش و پر کار بود. پدرش، حبیب الله آموزگار، در دولت حسین علا (٣٠-١٣٢٩) وزارت فرهنگ را بر عهده داشت و برادران او جهانگیر و کوروس نیز در ایران به وزارت رسیدند.
وزش نسیم هشدار دهندۀ طوفانِ در راه آغاز شده بود و هدایتِ کشتیِ کشور سیاست سالاری می طلبید که به گفتۀ بسیاری او نبود.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید