دسترسی به محتوای اصلی
فرانسه/تروریسم/ شارلی هبدو/ پاریس/

بازبینی حملات تروریستی سال ۲٠۱۵ در پاریس

در نخستین روزهای سال ۲٠۱۵ میلادی، در ساعت ۱۱ و ٣٠ دقیقه صبح روز ٧ ژانویه، ضربه یک حمله خونین تروریستی به دفترنشریه "شارلی هبدو" واقع در شماره ۱٠ کوچه نیکلا اپرت در منطقه یازده پاریس، فرانسویان و بسیاری از جهانیان را تکان داد.این نخستین باری نبود که فرانسه هدف حملات تروریستی قرارگرفته بود. به رغم حملات تروریستی گذشته که مختصاتی سیاسی، نژاد ستیزانه و یا یهودی ستیزانه داشت، این حمله، یکی از پایه های نمادین و مهم ارزش های اصلی جمهوری فرانسه را هدف قرار داده بود.

REUTERS/Vincent Kessler
تبلیغ بازرگانی

باری، حمله تروریستی به شارلی هبدو، در ماورای کشتن و حذف فیزیکی یک گروه طراح و کاریکاتوریست برجسته و مشهور، حمله به قلب تمدن مردمانی بود که شیوه "زیستن" و فلسفه "بودن" آنان با آزادی اندیشیدن و بیان آزاد آنچه می اندیشند، به شکلی جادویی، در هم تنیده است.

همانطور که میدانیم، حمله تروریستی تاریک اندیشان به یکی از مهمترین نماد های ارزشمند این مردم با راهپیمایی 4 میلیون نفری فرانسویان، در روز 11 ژانویه برای محکوم کردن بنیاد گرایی اسلامی، و تجدید میثاق با ارزش های والایی که از قرن های گذشته در این کشور نهادینه شده، همراه بود.

در راه پیمایی 11 ژانویه 2015 پاریس برای دفاع از ارزش های آزادی و محکوم کردن تروریسم و بنیاد گرایی اسلامی، بسیاری از رهبران کشورهای اروپایی و جهان و حتی کشورهای دیگری که این ارزش ها را هنوز بدرستی درک نکرده اند، شرکت داشتند.

دو تاریک اندیش، یعنی برادران کوواشی، شریف وسعید، به هنگام قتل وحشیانه آزاد اندیشان و طراحان برجسته شارلی هبدو، با سر دادن فریاد الله اکبر، عمل تروریستی خود را در دفاع از پیامبر اسلام توجیه کردند. بر اساس اداره اطلاعات داخلی فرانسه برادران کوواشی به شاخه یمنی سازمان تروریستی القاعده مرتبط بودند. امدی کولی بالی که به موازات حمله به دفتر شارلی هبدو، و پس از درگیری مسلحانه در "مونروژ" در حومه جنوبی پاریس کارکنان و مشتریان یک سوپر مارکت یهودی درمنطقه 19 پاریس را به گروگان گرفت، عمل تروریستی خود را به گروه دولت اسلامی نسبت داده بود.

با فرض پیوند این دو رشته عملیات تروریستی- حمله به دفتر شارلی هبدو وگروگان گیری در سوپر مارکت یهودی پاریس، میتوان نتیجه گرفت که این عملیات تروریستی با هماهنگی و سازماندهی دو سازمان تروریستی القاعده و گروه دولت اسلامی انجام گرفته است.

پس از دو رشته حملات تروریستی ژانویه 2015 که با خیزش بی مانند و تاریخی مردم فرانسه در محکومیت تروریسم همراه بود، گروه دولت اسلامی دست اندرکار تدارک حمله خونین و گسترده ای شد. این حمله، به تلافی حضور فعال فرانسه در سرکوب تروریسم اسلامی در مالی و کشورهای منطقه ساحل در آفریقا، و خصوصاً شرکت فعال فرانسه در عملیات بمباران هوایی و سرکوب گروه دولت اسلامی در عراق و سوریه تدارک دیده شده بود.
اعترافات یک فرانسوی داوطلب جهاد به نام "رضا اچ" پس از دستگیری در پاریس در اوت 2015 و ملاقات او در شهر رقعه سوریه با عبدالحمید اباعود( هماهنگ کننده حملات تروریستی 13 نوامبر در پاریس) نشانگرقصد قاطع گروه دولت اسلامی برای تدارک یک حمله خونین تروریستی علیه فرانسه است.

"رضا اچ" در ماه مه سال 2015 به قصد پیوستن به گروه دولت اسلامی وارد سوریه میشود. پس از مدت کوتاهی به رقعه وارد میشود و با عبدالحمید اباعود ملاقات می کند.

عبدالحمید اباعود در این ملاقات به او پیشنهاد می کند که به فرانسه بازگشته و یک هدف ساده، مثلاً، یک سالن نمایش مملو از تماشاچی را انتخاب کند، مردم حاضر در آنجا را به گروگان بگیرد، پس از کشتن گروگان ها، با پلیس در گیر شود و به افتخار شهادت نائل شود.

"رضا اچ" میگوید که عبدالحمید اباعود به او گفته بود، شخصی که یک تنه و بدون آنکه عقب نشینی کند به صفوف دشمن حمله می کند، پاداش او دوبار شهید شدن است.

"رضا اچ" پس از بازگشت به پاریس توسط نیروهای امنیت داخلی فرانسه دستگیر میشود و از فیض دو بار شهید شدن محروم میشود.

این حکایت واقعی و تلخ مؤید دو موضوع مهم است: نخست اینکه گروه دولت اسلامی در تدارک یک یا چندین حمله انتحاری خونین در فرانسه است. دوم اینکه نیروهای امنیتی فرانسه میدانند که گروه دولت اسلامی در حال تدارک یک حمله خونین تروریستی در خاک فرانسه است.
در چنین شرایطی، این پرسش مطرح میشود که چرا نیروهای امنیتی فرانسه خود را برای دفاع در برابر حملات گروه دولت اسلامی آماده نمی کنند. آیا تهدید را جدی نمی گیرند و با تساهل و تسامح با آن برخورد میکنند؟ یا آن را جدی میگیرند، اما قدرت و امکان کافی و لازم برای جلوگیری از آن را ندارند.
بهر تقدیر، 13 نوامبر سال 2015، تهدید گروه دولت اسلامی، با حملات تروریستی گروه دولت اسلامی در قلب پاریس به واقعیت می پیوندد و همانطور که میدانیم، بیش از 130 کشته و 350 زخمی بر جای میگذارد.
ضربه ناشی از شوک این حملات تروریستی، دولت فرانسه را تکان میدهد. پس از این رویداد، دولت فرانسه خود را در خط مقدم جبهه جنگ با گروه دولت اسلامی می یابد. در ساعاتی پس از این حملات، فرانسوا هولاند، رئیس جمهوری فرانسه اعلام می کند که فرانسه در جنگ است. او مبارزه با گروه دولت اسلامی، چه در خارج و چه در داخل فرانسه را به عنوان مهم ترین اولویت دفاعی فرانسه تعیین می کند.

خلاصه کلام اینکه، فرانسه با تأخیری چند ماهه بیدار میشود و به عمق تهدیدی که از سوی گروه دولت اسلامی این کشور را تهدید میکند، پی می برد.

اما، نباید فراموش کرد که دولت فرانسه برای رسیدن به این آگاهی، قیمت بسیار گزافی پرداخت می کند. نخست، کشته شدن 130 فرانسوی، دوم گسترش ترس عمومی در جامعه از حملات تروریستی، سوم، راکد شدن فضای کسب و کار در پاریس و شهرهای بزرگ فرانسه.
در چنین شرایطی، دولت فرانسه برای مقابله با تهدید گروه دولت اسلامی دست به کار میشود و امکانات وسیعی را تدارک می بیند. در واقع، اقداماتی را که این کشور می بایست پس از حمله تروریستی به دفتر شارلی هبدو انجام می داد، با تأخیری 10 ماهه آغاز می کند.

روزنامه فرانسوی فیگارو در باره این تدابیر و اقدامات تازه دولت فرانسه چنین مینویسد: پس از حملات خونبار تروریستی 13 نوامبر در پاریس، ضربه شوک به حدی بود که دولت فرانسه یکباره به خود آمد و اقدامات و موازین بسیار گسترده ای را در جهت مبارزه با تروریسم تدارک دید. از جمله این اقدامات میتوان به تصویب قوانین جدید درباره اطلاعات و امنیت که شنود تلفنی و تجزیه و تحلیل داده های انبوه ارتباطی را ممکن میسازد، افزایش چشم گیر بودجه دفاعی، افزایش نیروی انسانی و تجهیزات برای اداره امنیت داخلی، پلیس، ارتش و دادگستری و اعلام شرایط اضطراری در کشور اشاره کرد. این روزنامه مینویسد، برخی دیگر از طرح ها برای مقابله با تروریسم، در حال آماده شدن هستند. در همین حال، جنگ علیه داعش به اولویت نخست دفاعی فرانسه مبدل شده است. نیروی هوایی و دریای و نیروهای ویژه این کشور و همچنین سازمان اطلاعات داخلی و خارجی فرانسه، همگی علیه داعش بسیج شده اند.

کوتاه سخن اینکه فرانسه در جنگ است. نه تنها، جنگ علیه داعش و تروریسم اسلامی، بل جنگی طولانی و فرسایشی علیه تاریک اندیشی و فناتیسم مذهبی ودفاع از ارزش هایی که جامعه فرانسه بر شالوده های آن بنا شده و مختصات تمدن کنونی فرانسه را شکل میدهد. "آزادی" و "آزادی بیان" مذهب واقعی این مردم است و دفاع از آن در قلب این جنگ تمدنی و فرسایشی با تاریک اندیشی قرار دارد. "شارلی هبدو" یکی از پرچمداران این جنگ طولانی است.

آزادی بیان در فرانسه و غرب پیشینه ای بس دراز وطولانی دارد. نخستین شکوفه های این آزادی را میتوان در عصر روشنگری در فرانسه و اروپا مشاهده کرد. "ولتر" نویسنده و متفکر فرانسوی را به یاد بیاوریم که برای اولین بار در 25 آوریل سال 1741 نمایشنامه" محمد، فناتیزم" او در تئاتر شهر لیل در شمال فرانسه بر روی صحنه آمد. خواست "ولتر" در بر روی صحنه آوردن این نمایشنامه آن بود که ابعاد انزجار آور وهراس انگیز فناتیزم را در اجتماع آن روز نشان دهد.

در یک نگاه عمق، این نمایشنامه حمله ای است به کلیسای کاتولیک آن زمان و دگم هایی که کلیسا برای اشاعه آنها اصرار میورزد. این نمایشنامه، تبلور نگرشی است که "ولتر" به دگم های مذهبی و نقش تخریبی و بازدارنده این دگم ها در روند توسعه اجتماعی دارد.

در روند بازنگری تاریخی، نزدیک به نیم قرن بعد، ما اعلاميه حقوق بشر و شهروندی فرانسه را داریم. این اعلامیه، سند اساسی انقلاب 1789 فرانسه است که به حقوق فردی و جمعی تمام طبقات اشاره دارد.
مفاهیم مندرج در این اعلامیه، برگرفته از اصول فلسفی و سیاسی عصر روشنگری، چون فردگرایی، قرارداد اجتماعی و تفکیک قوا میباشد. اعلامیه حقوق بشر و شهروندی فرانسه مشتمل بر 17 ماده و آمیزه‌ای از ملاحظات مربوط به فرد و ملت است. آزادی عقیده و بیان افکار و عقاید از مواد مسلم این منشور است.

همانطور که میدانیم، این اعلامیه الهام بخش اساس حقوقی دمکراسی های آزاد در سراسر جهان است.

در سال 1859 "جان استوارت میل" در اثر(اسی) معروف خود به نام در آزادی on liberty چهارچوب های تئوریک و محکمی را در جهت آزادی بیان تبیین کرد.

در این اثر، "جان استوارت میل" برای پبشرفت و آموزش اجتماعی شوک وارد آوردن بر عقاید دگم گونه را لازم میداند. او میگوید نباید از بیان آزاد ترس داشت. واقعیت از خلال این آزادی و در بر خورد با اشتباه تراوش می کند. او عقیده دارد که واقعیت از این برخورد مستحکم تر میگردد و در نبود این برخورد، واقعیت های اجتماعی در مرحله "دگم" میماند. او تأکید میکند که نباید از ارائه دلیل هراس داشت. در برابر"دگم" تمسخر جایز است. نباید ترسید که به طنز کشیدن باورهای دگماتیک، به دارندگان این باورها شوک وارد می کند.

"شارلی هبدو"، همانگونه که سنت های والای فرهنگی این جامعه از سه قرن پیش تجویز می کند، ، "دگم" و باورهای دگماتیک را با زبان طنز به چالش می کشد.
 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.