به رغم آنکه در بیانیه نهایی اجلاس کشورهای "گروه ٢٠" در مسکو که هفته گذشته به کار خود پایان داد، تلاش گردید از واژه جنگ ارزی استفاده نگردد و به جای آن از «سیاست های کلان اقتصادی به هدف افزایش رشد اقتصادی» استفاده گردد؛ اما هیچکس نمی تواند منکر وجود یک جنگ ارزی در جهان گردد، که این جنگ در مبادلات ارزی تبلور یافته و به عنوان چالشی بزرگ اقتصاد جهانی را تهدید میکند.
با وجودیکه کشورهای عضو "گروه ٢٠" در پایان نشست خود در مسکو با انتشار بیانیهای اعلام کردند که هرگز برای بالا بردن قدرت و توان رقابت اقتصادی خود، ارزش برابری پولهای خود را کاهش نخواهند داد، با وجودیکه آنها تصریح کردند که درمقابل هرگونه سیاست حمایت گرایانه اقتصادی مقاومت خواهند کرد، اما در عمل اینطور نیست و واقعیت غیر از آن است.
مثال بارز آن "ین" ژاپن میباشد که دیروز و امروز کماکان به روند کاهش ارزشی خود در مقایسه با ارزش سایر پولهای معتبر جهان ادامه داد.
از اوائل نوامبر سال گذشته، یعنی در مدتی کمتر از چهار ماه، "ین" ژاپن نزدیک به ٢٠ در صد ارزش برابری خود را در مقایسه با یورو از دست داده است.
از هنگامی که پارلمان ژاپن با اکثریت قابل توجه آرا، "شینزو آبه"- رهبر حزب لیبرال دموکرات این کشور، را به عنوان نخست وزیر جدید انتخاب کرد چهره اقتصادی ژاپن تغییر کرده است.
حزب لیبرال دموکرات ژاپن، اعتقاد داشته و دارد که برای جلوگیری از بروز رکود عمیق دیگری در اقتصاد ژاپن باید هرچه سریع ترتصمیمات جدیدی در سیاستهای اقتصادی کشور اتخاذ گردد. در جهت تحقق این خواست، شینزو آبه- نخست وزیر جدید ژاپن، از بدو شروع کار خود یک سیاست انبساطی-اقتصادی را برگزید و به موقع اجرا گذاشت.
در چهارچوب اجرای این سیاست انبساطی-اقتصادی، افزایش نرخ تورم و کاهش ارزش برابری "ین" در مقایسه با سایر پول های جهان قرار دارد. در واقع، حزب لیبرال دموکرات به رهبری شینزوآبه بر این باوراست که این سیاست انبساطی-اقتصادی می تواند صادرات ژاپن را در جهان افزایش دهد و زمینههای رشد اقتصادی در این کشور را تأمین کند.
اقدام نخست وزیر تازه ژاپن و مداخله وی در بانک مرکزی این کشور برای چرخش در اهداف تورمی و انبساطی اقتصادی، نوعی مداخله در بانک مرکزی محسوب میگردد که علیالاصول باید مستقل باشد.
این اقدام نخست وزیر تازه ژاپن بر خلاف بیانیه اخیر کشورهای گروه ٢٠ در مسکو، به منزله یک سیاست اقتصادی حمایتگرایانه می باشد.
نتیجه آنکه، اقدام اخیر ژاپن در چهارچوب جنگ ارزی تبیین میگردد. اما باید گفت که ژاپن در این راه تنها نیست و برخی دیگر ازکشورهای جهان نیز سیاستهای مشابهی را به کار بستهاند. این جنگ امروز و دیروز شروع نشده و سابقه ای ٤٠ ساله دارد و به زمانی بر میگردد که طلا از پشتوانه پولهای جهان خارج گردید.
به قول ماریو دراقی- رئیس کل بانک مرکزی اروپا، در حالی که این جنگ از ٤٠ سال پیش شروع شده و همواره در جهان ادامه داشته است، متهم کردن کشوری به اقدام در راه اندازی جنگ ارزی، اتهامی بیهوده و عبث به نظر میرسد.
باری، جنگ ارزی که شاخ و دم ندارد.هر کشوری برای آنکه زمینه را برای صادرات بیشتر محصولات خود فراهم کند، سیاست هایی را اتخاذ می کند که این سیاست ها منجر به پایین آوردن ارزش برابری پول این کشوردر مقابل دیگر ارزهای جهان میگردد.
هم اکنون آمریکا و ژاپن به عنوان دو اقتصاد مطرح جهان از همین حالا سیاستهای مشوق پولی خود را به منظور فراهم کردن رشد اقتصادی بیشتر خود آغاز کردهاند، اقدام آنها برخلاف وعدههای این دو کشور در نشست سران گروه ٢٠، باعث کاهش ارزش دلار و ین درماه های اخیر و در نتیجه فراهم شدن زمینه برای جنگ ارزها شده است.
کارشناسان پولی جهان اعتقاد دارند که جنگ ارزی هم اکنون عرصه ای جهانی دارد، اما شدت و حدت این جنگ ارزی بر اساس مناطق درگیری نوسان دارد. آنها اعتقاد دارند که هم اکنون این جنگ، جنگی تمام عیار در ژاپن و سویس محسوب میگردد.
" ین" واحد پول ژاپن، در ماه های اخیر بیشترین مقدار کم ارزشی را داشته، در حالی که "فرانک" سویس، بیشترین حد پر ارزشی را داشته است.
کارشناسان بانک "اچ. اس. بی. سی." موقعیت پولهای جهانی در جنگ مبادلات ارزی را به چهار گروه عمده تقسیم میکنند.
گروه نخست، جنگ افروزان، این گروه پول هایی را در بر میگیرد که کم ارزش کردن آنها به عنوان ابزاری برای مشروعیت دادن به سیاست های مداخله طلبی در مبادلات اقتصادی بکار گرفته می شود و هدف این کشورها افزایش صادرات محصولات در مبادلات جهانی و از این طریق افزایش تولید داخلی و تأمین رشد اقتصادی است. در این گروه، پولهایی مانند، ین ژاپن، دلار آمریکا، کرون چک و لیره ترک قرار میگیرند.
گروه دوم، جنگ طلبانی را شامل میگردد که مداخله آنها در کم کردن ارزش پول به لحاظ ارزش بیش از حد پولهایشان در مبادلات جهانی توجیه میگردد. در این گروه، پول هایی مانند فرانک سویس، وون کره جنوبی، پزو آرژانتین و رئال برزیل قرار میگیرند.
گروه سوم، صلح طلبان بی تفاوت را در بر میگیرد. کم ارزشی پول آنها لزوم وارد شدن به جنگ ارزی را توجیه نمی کند. در این گروه، ربل روسیه، پزو مکزیک، دلار هنگ کنگ، راند آفریقای جنوبی و زلوتی لهستان قرار میگیرند.
گروه چهارم، صلح طلبان مراقب را در برمیگیرد. پول آنها نسبتاً ارزش بیشتری از آنچه باید باشد دارد، با این وجود آنها در شرایط کنونی تصمیم به مداخله و ورود به جنگ ارزی را نگرفته اند؛ آنها شرایط را تحت نظر دارند و در صورت خراب تر شدن اوضاع، هر آئینه می توانند وارد جنگ مبادلات ارزی گردند. در این گروه، یورو، دلار کانادا، دلار استرالیا، کرون سوئد، پزو شیلی، یوان چین، لیره استرلینگ، و شکل اسرائیل قرار دارند.
در میان این گروه یورو شرایط خاصی دارد. در حالی کشورهای جنوب اروپا، خصوصاً فرانسه، ایتالیا و اسپانیا گران بودن یورو را مانعی برای صادرات خود میدانند و خواستار راه و روشی هستند که ارزش یورو با دیگر ارزهای جهان، خصوصاً دلار و ین به یک نقطه تعادل برسد.
آلمان که یکی از بزرگترین صادر کنندگان جهان محسوب میگردد و واز نظر مازاد تراز پرداختهای تجاری اش در جهان مقام نخست را دارد (بیلان مثبت تجارت خارجی آلمان در سال ٢٠١٢، از ۲۱۰ میلیارد دلار گذشته است)، خواستار عدم مداخله سیاسی در زمینه کم کردن ارزش یورو بوده و بر استقلال بانک مرکزی اروپا تأکید میورزد.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید