آیا می توان با همهچیز و همهکس شوخی کرد؟
کشتار کاریکاتوریست ها و روزنامه نگاران هفته نامه "شارلی هبدو" و چند شهروند دیگر فرانسوی توسط ترویست های اسلامی و سپس انتشار شماره تازه ای از این هفته نامه که کاریکاتور پیامبر اسلام را برخود داشت، بار دیگر بحث بر سر آزادی بیان و پرهیز از سوژههائی که شماری را می آزارد، نه تنها ازسر گرفته شد بلکه درشماری از کشورهای مسلمان واکنشهائی را برانگیخت و به ریختن خون چند تن انجامید.
نتشر شده در: : روزآمد شده در
رخدادهای تکان دهنده این دوهفته، از جمله نظرها را به سوی "پلانتو"، کاریکاتوریست بنام روزنامه لوموند و یکی از بنیان گزاران انجمن "کارتن برای صلح" برگرداند که خود را "شارلی" خواند وبدین ترتیب شماری را بر آن داشت که رابطه گذشته این کاریکاتوریست را با همکاران خود در "شارلی هبدو" برملا سازند.
سایت "کاریکاتور و کاریکاتور"، که در سال 2007 برای دادو ستد نوشتهها و بایگانیها پیرامون تصاویر فکاهی و نیز خبر چاپ کتابهای تازه در این زمینه به وجود آمد، تا همه کسانی که در محیط های دانشگاهی و آموزشی خواستار دستیابی به پژوهش ها در این زمینه با هدف های آموزشی هستند بتوانند از آن استفاده کنند، در مطلبی نوشت که "پلانتو" پس از دادن «سلاح» به قاتلان، به کمک شارلی هبدو می شتابد.
نویسنده مطلب یادآور می شود که در روز 20 سپتامبر2006، یعنی چند ماه پس از چاپ کاریکاتورهای پیامبر اسلام توسط "شارلی هبدو"، "پلانتو" در کاریکاتور روز خود، "شارب" رئیس "شارلی هبدو" را چون یک سبک مغز به تصویر کشید؛ این در حالی بود که تهدیدها علیه "شارب" همواره بالا می گرفت و او تحت حفاظت پلیسی قرار داشت؛
در آن زمان، "پلانتو" حساب خود را از هفته نامهای جدا می کرد که برای پاسداری از حق خود یعنی کشیدن کاریکاتور از همه چیز و از جمله پیامبر اسلام، مبارزه می کرد.
"پلانتو" و شماری دیگر از سرمقاله نویسان، مسئولان سیاسی یا «روشنفکر»، به "شارلی هبدو" تاختند و این هفته نامه را غیرمسئول توصیف کردند. "پلانتو" سخن از خودسانسوری می کرد و می گفت، "شارب" مسئول مرگ کسانی خواهد بود که این کاریکاتورها از جمله در میان معترضین در پاکستان به جا خواهد گذاشت. بدین ترتیب "پلانتو" آب به آسیاب بنیادگرایان می ریخت و هفته نامه "شارلی هبدو" را هرچه بیشتر منزوی و بنابراین از آن، هدف مناسب و بسیار آسانی برای تروریست ها می ساخت.
"گییوم دوازی"، بنیان گذار "کاریکاتور و کاریکاتور"، می افزاید که در تاریخ جراید سابقه نداشته که یک روزنامه بزرگ «دمکراتیک»، در صفحه نخست خود کاریکاتوری علیه یک کاریکاتوریست چاپ کند که در فهرست سیاه جهادیون سراسر جهان قرار داشت و بدین ترتیب او را تبدیل به هدف اصلی و اعلام شده سوءقصدهای آینده شان بسازد.
این در حالی است که در سایت انجمن "کارتون برای صلح"، گفته می شود که هدف این انجمن هواداری از کاریکاتوریستهائی است که نمی توانند آزادانه کار کنند و آزادیشان در خطر است..
بنابراین "پلانتو" به شکل غیرمستیقم، اسلحه به دست قاتلان "شارب" و دوستان آنها داده است. درست مانند کسانی که در فرانسه در زمان جنگ دوم جهانی، یهودیان را به نازی ها تحویل می دادند.
امروز اما "پلانتو"، در تلاش گردآوری منابع مالی لازم برای تضمین دوام چاپ "شارلی هبدو" طی ماههای آینده و پس از فروکشیدن موج همدردی شهروندان است.
"گییوم دوازی" می افزاید: اکنون که تقریبأ همه کاریکاتوریست ها مرده اند، پلانتو" از آنها هواداری می کند... و از "پلانتو" می پرسد آیا کمی احساس پشیمانی نمی کند؟
http://www.caricaturesetcaricature.com/article-5224334.html
گفتنی است که یورش مردم برای خریدن هفته نامهای که بی درنگ پس از رسیدن به کیوسکها نایاب می شود و می رود فروشش به 7 میلیون نسخه برسد، استثنائی بوده است و هنوز پس از گذشت چندین روز این موج خودجوش مردمی فروکش نکرده است.
به هر رو، "پلانتو" که چند کاریکاتور در دفاع از آزادی بیان و کاریکاتوریستها کشید و یکی از آنها در میدان "رپوبلیک" به هنگام رهپیمائی عظیم مردم قرار داده شد، در سخنان خود بر آزادی همه کاریکاتوریست ها تأکید می کند اما می گوید برای کسانی که معنای این آزادی را نمی فهمند و از برخی از طرحها آزرده می گردند، باید از راه آموزش وارد شد.
سخنانی که طبیعتأ هواداران آزادی مطلق بیان را بر این وا می دارد که بگویند هیچ کاریکاتوری نمی تواند مورد خوشایند کسی که به طنز کشیده شده قرار بگیرد و در این صورت دیگر سوژه ای باقی نمی ماند.
البته باید یادآوری کرد که دست کم در جامعه فرانسه آزادی مطلق بیان وجود ندارد و در چندین مورد از جمله تشویق به نژادپرستی، نفرت از مذاهب، گروه های قومی، اتهام زدن و ناسزاگوئی، شخص را در برابر پیگرد قانونی قرار می دهد.
به هر رو، در روز 4 ژانویه در سایت ما، به مناسبت امضای کنوانسیونی میان رئیس "فرانس مدیا موند"* که شامل «تلویزیون "فرانس 24"*، "آر اف آی"* (رادیو ی ما) و "مونت کارلو دولیه"*» می شود و "پلانتو"، رئیس انجمن "کارتن برای صلح" به امضا رسید که هدفش به رسمیت شناختن حرفه روزنامه نگاری برای کاریکاتوریستهای جراید و تلاش برای پاسداری از آزادی بیان توصیف شد، مطلبی به چاپ رسید که به شکلی غریب و از پیش، با کشتار کاریکاتوریست سه روز پس از آن، در پیوند نزدیک بود.
در یکی ار گفتگوهائی را که با "پلانتو" در گذشته انجام داه بودم، او با اشاره به "شارلی هبدو" گفت: «نمی توان به همه چیز یا همهکس خندید و باید حرفها را به نسبت جا و مکان زد». "پلانتو" به جوک ها اشاره کرد که اگر توسط کسانی تعریف شوند که وابسته به گروه دینی و یا اجتماعی خود او هستند، خشم کسی را بر نمی انگیزند اما اگر کسی خارج از این کادر آنها را تعریف کند، میتواند موجب رنجیدن شماری شود.
"کاریکاتوریست ها، مبارزان راه دمکراسی"
حال که در دنیای کاریکاتور و کارتن هستیم، به فیلمی اشاره کنم که با سرو صدای بسیار در فستیوال کن سال 2014، در بخش خارج از مسابقهای این فستیوال به نمایش در آمد؛ این فیلم مستند که "کاریکاتوریست ها، مبارزان راه دمکراسی" نام دارد و ساخته "استفان والوآتو" و "رادو میهائیلی یانو"ست، هم اکنون بر پرده سینماهاست.
در این فیلم ما 12 کاریکاتوریست را می بینیم که با کاریکاتورهای خود به دفاع از دمکراسی در کشورشان بر می خیزند؛ سلاح آنها تنها یک مداد است و این سلاح نه تنها از آنها محافظت نمی کند، بلکه آزادی آنها را نیز به خطر می اندازد. از جمله، کاریکاتوریست سوری "علی فرزت" است که همچون "ویکتور خارا" آهنگساز و گیتاریست کمونیست شیلیائی که انگشت هایش توسط شکنجه گران رژیم "پینوشه" قطع شد، شکنجهگران بشار اسد انگشت هایش را له کردند.
شماری از این کاریکاتوریستها به کشورهائی چون آمریکا وفرانسه تعلق دارند که در آنها مشکل سانسور چندان وجود ندارد؛ اما شماری دیگر از کشورهائی چون تونس، روسیه، چین، الجزایر، فلسطین و ساحل عاج می آیند که نمونههای خوبی در زمینه احترام به حقوق بشر وآزادی بیان نیستند.
شایسته گفتن است که تهیه این فیلم به کمک انجمن "کارتون برای صلح"، ممکن شد که در روز 16 اکتبر 2006 در مقر سازمان ملل متحد به ابتکار "پلانتو" وبا یاری "کوفی عنان"، رئیس پیشین سازمان ملل متحد، برپا نهاده شد.
"کارتون برای صلح" همواره در گذشته در رخدادهای مهم خود، جای ویژه ای به کاریکاتوریستهای مورد خشم قرارگرفته توسط جمهوری اسلامی ایران از جمله "مانا نیستانی"، "کیانوش رمضانی"، "فیروزه مظفری" و "حسن کریمزاده" که معرف نسل تازه ای از هنرمندان دلاور و بااستعداد این کشور هستند، داده بود.
به هر رو، همانگونه که "پلانتو"، در روز 18 ژانویه در برابر کاریکاتوریست های قبرسی گفت: آموزشی دراز مدت برای فهماندن معنای این گونه تصویرها لازم است.
تا آن روز، این گونه به نظر می آید که هر دو جبهه پشت باورهای خود سنگر گرفته اند. اما این گونه به نظر می آید که جبهه ای که قلم را در دست دارد و از آزادی بیان هواداری می کند می خواهد به هر بهائی که شده این آزادی را از دست ندهد. بخش دیگر سرنوشت این رو در روئی، شاید توسط اسلامهراسان اروپا ورق بخورد.
همانگونه که می بینیم و می شنویم، یافتن راه حلهائی برای دوران پس از کشتار در "شارلی هبدو"، اکنون معضل همگان شده از این رو سازمان یونسکو نیز در روز 14 ژانویه، روزی را برای تعمق بر سر آزادی بیان، زیر عنوانِ «روزنامه نگار بودن پس از شارلی» برگزار کرد.
FMM *
France 24 *
RFI *
MCD *
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید