فیگارو: به بیراهه رفتن روسیه

روزنامه لاکروآ مینویسد که دهها هزار تن دیروز در مسکو و شهرهای روسیه برای گرامیداشت یاد "بوریس نمتسوف" از مخالفان سیاست "ولادیمیر پوتین" راهپیمایی کردند. این روزنامه مینویسد که این مخالف طراز اول سیاست های پوتین که روز جمعه در نزدیکی کاخ کرملین با ضرب 4 گلوله به قتل رسید، در تداراک انتشار مدارکی بوده است که نحوه دخالت ارتش روسیه به نفع شورشیان شرق اوکراین را فاش میساخته است.

روزنامه لیبراسیون مینویسد حتی اگر قتل "بوریس نمتسوف"توسط کرملین برنامه ریزی نشده باشد، در چشم مخالفان، ولادیمیر پوتین درآن مسئول شناخته میشود. در چشم آنان، ولادیمیر پوتین مسئول به وجود آمدن فضایی است در روسیه که در آن ناسیونالیسم لجام گسیخته رشد کرده و مخالفان با این رویکرد را دشمن تلقی کرده و آنان را هدف قرار داده است.

" مارک سمو" در مقاله ای تحت عنوان" جنایت حکومتی" مینویسد که "بوریس نمتسوف" یکی از چهره های شاخص مخالف سیاست ولادیمیر پوتین بوده، اما در کوتاه مدت تهدیدی برای پوتین نبوده است.
"بوریس نمتسوف"، این وزیر سابق اصلاح طلب در سال های 90 ، نماد مبارزه علیه فساد مالی حاکم در روسیه و جنگ در اوکراین بوده است. به همین دلیل، دیروز دهها هزار تن از تظاهر کنندگان در مسکو و شهرهای روسیه یک جنایت حکومتی را محکوم کردند.
جنایتی که مسئولیت سیاسی ولا دیمیر پوتین در آن شدیداً مطرح میباشد.

" مارک سمو" مینویسد که این قتل در مجاورت کاخ کرملین انجام گرفته است. جایی که بیشترین تدابیر امنیتی در آن پیش بینی شده است.

" مارک سمو" همچنین مینویسد، هر روز بیش از روز قبل، ماشین تبلیغاتی قدرت حاکم در روسیه همه مخالفان مداخله روسیه در شرق اوکراین را مورد هجوم تبلیغاتی قرار داده و آنان را به عنوان خائن به وطن و یا مأمور خارجی ها معرفی میکند. دشمنانی که باید حذف گردند.
" مارک سمو" میگوید در چنین فضایی است که حذف فیزیکی مخالفان مشروعیت مییابد و قتل "بوریس نمتسوف" در چنین فضایی صورت گرفته است.

سر مقاله امروز روزنامه فیگارو نیز به این موضوع اختصاص یافته است.

" فیلیپ ژلی" در سرمقاله امروز این روزنامه تحت عنوان :" به بیراهه رفتن یک قاره"، در باره روسیه مینویسد :" ثروت بالا، فقر شدید، خشونت سیاسی و استبداد پلیسی، آیا روسیه فنا ناپذیردر چنگال روح زیاده روی اسلاو اسیر نگردیده است."

" فیلیپ ژلی" مینویسد، پس از اینکه سرزمین روسیه، رژیم های بسیار مستبد و خشنی را در دامن خود پرورش داده است، با شکستن دیوار برلین، ما باور کردیم که این کشور پهناور بالاخره آرام و قرارگرفته و تلاش دارد تا در فرآیند جهانی شدن گام نهاده و به جامعه جهانی پیوسته و در راه دمکراسی پیش رود.

" فیلیپ ژلی" مینویسد که نخستین سال های به قدرت رسیدن پوتین اینطور به نظر میرسید که او روسیه را به سوی پیشرفت اقتصادی و فرآیند دموکراسی هدایت میکند. اما 25 سال پس از فرو ریختن دیوار برلن، شاهد روسیه دیگری هستیم، روسیه ای که درآن یک اقلیت کوچک اکثریت ثروت و قدرت را در اختیار گرفته اند.

" فیلیپ ژلی" میگوید سال 2011 میلادی نقطه عطفی در تاریخ اخیر روسیه بوده است. پس از تظاهرت ضد پوتین در زمستان سال 2011 فرآیند دمکراسی به سوی خود کامگی چرخش کرد.

رسانه ها یه یکباره از صدای همه مخالفان رژیم خالی شد. بسیاری ازمخالفان تحت فشارهای زیادی قرار گرفتند. بسیاری از آنان زندانی شدند و در مواردی به قتل رسیدند.

" فیلیپ ژلی" مینویسد، قتل "بوریس نمتسوف" در چنین فضایی صورت میگیرد.

او تصریح میکند که اما، هیچ چیزی به ما اجازه نمیدهد که رژیم حاکم بر روسیه را متهم به ارتکاب این قتل نمائیم. او ادامه میدهد که در روسیه امروز، هر شخصی که به خود اجازه دهد تا مداخله روسیه در اوکراین را به چالش بکشد، اقدام او در چشم بسیاری از روس های ناسیونالیست به منزله خیانت به مام وطن تلقی شده و پاداش او چهار گلوله در پشت او است.

" فیلیپ ژلی" مینویسد در حالی که محبوبیت ولادیمیر پوتین به شکرانه دستگاه تبلیغاتی رژیم و کیش شخصیت ویزه پوتین در روسیه به حداکثر رسیده است، جای تعجب خواهد بود که قتل یک مخالف دیگر رژیم بتواند تزار روسیه را دچار مشکل کند.

" فیلیپ ژلی" بر این اعتقاد است که در چنین شرایطی، منافع اروپا ایجاب میکند که ولادیمیر پوتین را به عنوان دشمن تلقی نکند. او توضیح میدهد که اروپا و روسیه منافع مشترک اقتصادی و ژئو استراتژیک دارند. با این وجود، او میگوید که از نقطه نظر ارزش ها بین این دو شکاف محسوسی وجود دارد که در حال گسترش است. تظاهرکنندگانی که دیروز در خیابان های مسکو و دیگر شهرهای روسیه راهپیمایی کردند، خواهان کاستن از این شکاف ارزشی بین اروپا و روسیه هستند.

" فیلیپ ژلی" مینویسد در صورتیکه کرملین در وجود این تظاهرکنندگان، شهروندان قابل احترامی را ببیند، صدای آنان میتواند مانع از آن گردد که روسیه، این سرزمین پهناور توسط کوربینی های ناسیونالیستها و خشونت های سیاسی به بیراهه کشیده شود.