انتشار گزیدۀ کوچکی از نوشتهها و خطابههای فرانکلین دلانو روزولت به زبان فرانسه*، مستقیماً با فضای سیاسی و اجتماعی این کشور مرتبط است. حداقل از بحران مالی عظیمی که از سال ٢٠٠٨ شروع شد، فرانسویها از دولت خود – چه راست و چه چپ- نومید شدهاند. در این وضعیت یادآوری سیاستهای درخشان روزولت برای مقابله با بحران بزرگ سالهای سی وموفقیت چشمگیر او در این عرصه، میتواند غبطهانگیز باشد.
وقتی فرانکلین دلانو روزولت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شد (١٩٣٢)،بحران یا "رکود بزرگ"، ایالات متحد را از پا انداخته بود.
بحران هولناک بازار سهام و سقوط ناگهانیاش در سال ١٩٢٩، وضعیتی را در پی داشت که شاید دشوارترین امتحان تاریخی آمریکاییها پس از جنگهای انفصال بود.
روزولت که از فرمانداری نیویورک به ریاست جمهوری رسیده بود، آدم بیتجربهای نبود و میدانست که باید هرچه سریعتر دست به عمل بزند. بیکاری، گرسنگی، فقر شدید، بیخانمانی، آوارگی کشاورزها، فساد، خشونت... سینمای آمریکا به اندازۀ کافی این دوران سیاه جامعۀ آمریکا را بازسازی کرده و صفهای طولانی مقابل دفاتر کاریابی، یا برای دریافت جیرۀ غذای رایگان از تصاویری است که به حافظۀ تاریخی مشترک پیوسته است.
نخستین کار رئیس جمهور جدید، انتخاب همکاران بود. نکتهای که امروزه شاید تعجبآور باشد، حضور شخصیتهای "چپ" در میان همکاران روزولت است. او البته به حزب دموکرات تعلق داشت، اما مشاوران و همکارانش در سالهای نخست، بیشتر به "چپهای اروپایی" شباهت داشتند و از دموکراتهای آمریکایی بسیار رادیکالتر بودند.
روزولت به مداخلۀ اعتدالآمیز دولت در اقتصاد عقیده داشت، اما در شروع کار، تصور نمیکرد که روز ی ناچار شود در امور بانکهای بزرگ به طور جدی مداخله کند. ولی شدت بحران و بخصوص توصیههای کارشناسان، در نهایت، ابعاد اقدامات وی و ابتکارهای اقتصادی و مالی دولت را چنان بزرگ کرد که تمامی ساختار اقتصادی ایالات متحد متحول شد.
مجموعۀ این ابتکارها و اقدامات اقتصادی و اجتماعی روزولت در جهت مقابله با رکود بزرگ، به "نیو دیل" New Deal مشهور شد.
سی سال ثبات اقتصادی
بعد از هشتاد سال، و در حالی که اروپای غربی همچنان برای بازیافتن رشد اقتصاد و رونق دست و پا میزند و هیچ یک از دولتها بخصوص در امر تولید اشتغال هیچ موفقیتی نداشتهاند، کارشناسان با بررسی تاریخ رکود بزرگ سالهای سی میلادی از خود میپرسند چه شد که برنامههای روزولت آنهمه نتیجهبخش بود؟ چرا هیچ دولت دیگری نتوانست با تصمیمهای درست و فکرشده، و با اجرای سریع آنها، به نتایج ملموس برسد؟ آیا روزولت معجزه کرد؟
روزولت که نزدیک به چهل سالگی، به بیماری سختی مبتلا شد (ظاهراً فلج اطفال) و مدام از درد پا رنج میکشید، بلافاصله پس از پیروزی در نخستین انتخابات ریاست جمهوری، برای استراحت به کشتی تفریحی یکی از دوستانش رفت. این دوست میلیاردر، آقای وینسنت آستور که در بانکداری تبحر داشت، به رئیس جمهوری جدید توصیههایی کرد و راههایی نشان داد که به قولی، دنیای پول و بانک را زیر و رو کرد و پس از جنگ دوم جهانی، با ثباتترین و پررونقترین سالهای آمریکا را به ارمغان آورد.
"چگونه بر بحران پیروز شدم"
در کتا ب "چگونه بر بحران پیروز شدم"، علاوه بر مقدمهای که وضعیت آن سالها را تشریح میکند، متن تعدادی از خطابههای معروف روزولت را میخوانیم که طی آنها، رئیس جمهور آمریکا به زبانی ساده و روشن، پیشنهادهای خود را به ملت ارائه میکند و با ایمانی محکم و لحنی متقاعدکننده تأکید میکند که "باید دست به عمل زد و برنامهها را اجرا کرد"..
مراسم سوگند روزولت در روز چهارم مارس سال ١٩٣٣ در شرایطی برگزار شد که بسیاری از بانکها بسته، و حداقل سیزده میلیون نفر بیکار شده بودند.
در این مراسم روزولت میگوید: "... کسانی که قانون بازار را در دست خود دارند، شکست خوردند و کاری نکردند جز وام دادن بیشتر و بیشتر... روشهای قدیمی دیگر جواب نمیدهد. نخستین قدمی که ما باید برداریم، به کار واداشتن مردم است. همه باید بتوانند دوباره کار کنند. چنین چیزی غیرممکن نیست. در درجۀ اول دولت استخدام خواهد کرد و به کمک نیروی جدید، پروژههای اضطراری را به اجرا خواهد رساند"...
در مجموعه برنامههای گستردۀ روزولت، بانکها، بازار بورس و مبادلات این بازار تحت نظر جدی وسختگیرانۀ دولت قرار گرفت. حساب سوداگریهای بانکی از حسابهای پسانداز مردم جدا شد. دولت با راهاندازی برنامههای بزرگ عمرانی، تعدا زیادی کار تولید کرد. سازمان تأمین اجتماعی، برای اولین بار برای نیازمندترین قشر جامعه تأسیس شد. اصلاحات گسترده در کشاورزی انجام گرفت...
در سال ١٩٣٨، در حالی که برنامۀ "نیودیل" به نتایج قابل توجهی رسیده بود، روزولت با اشاره به فاشیسم ایتالیا و آلمان، به اطرافیانش گفت: "دموکراسی در بعضی کشورهای بزرگ از بین رفته... نه به این دلیل که مردم دموکراسی را نمیخواهند، بلکه فقط به این دلیل که از بیکاری و ناامنی خسته شدهاند. مردم شاهد گرسنگی بچههایشان و بیعرضگی دولتها هستند. آنها آن قدر ناامید شدهاند که میخواهند آزادی را بدهند بلکه در ازای آن نان به دست آورند".
سه سال بعد آمریکا به ورطۀ جنگ دوم جهانی کشیده شد و روزولت بار دیگر به میدان رفت. او تا بهار سال ١٩٤۵ زنده ماند. پنج ماه پس از مرگش، جنگ جهانی با پیروز متفقین به پایان رسید.
روزولت، تنها رئیس جمهور آمریکاست که چهار بار متوالی انتخاب شد. دورۀ آخر ریاست جمهوری او را مرگ ناتمام گذاشت.
*Comment j’ai vaincu la crise – Franklin D. Roosevelt
Extraits de discours choisis et présentés par Christian Chavagneux, traduits et annotés par Igor Martinache.
Ed. Alternatives économiques – Les petits matins, 2014
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید