دسترسی به محتوای اصلی
برنامه دو زبانه

پاکی و ناپاکی زبان‌ها La pureté et l’impureté des langues

نتشر شده در:

ضیا باری بهاری، شاعر و نویسندۀ افغانی: هر قلم به دستی نمی‌تواند در هر گوشه‌ای به زعم خود واژه‌هایی برای زبان بسازد. واژه سازی و سره سازی واژه‌ها در یک زبان، وظیفۀ فرهنگستان زبان، آکادمی علوم و دانشگاه زبان و ادبیات یک کشور است که هزینۀ آن را دولت باید بپردازد، به شرطی که رهبران دولت به بهانۀ «واژه سازی» اهداف غرض آلود در سر نداشته باشند.

DR
تبلیغ بازرگانی

شنوندگان عزیز، سلام!
Chers auditeurs bonsoir

زبان‌ها مرزهای مشخص ندارند. از همین رو، واژه‌ها برای ورود از زبانی به زبانی دیگر نیازمند گذرنامه و ویزا نیستند. حضور انبوه واژه‌های عربی در فارسی هر علت تاریخی و فرهنگی داشته باشد، مسلم این است که بسیاری از آن‌ها را نمی‌توان بیرون کرد. به زبان فارسی پیش از ورود این واژه‌ها نیز نمی‌توان بازگشت. زیرا فارسی آن‌‌ها را در طی قرن‌ها از آن خود کرده و گاه معناهای ویژه‌ای به آن‌ها بخشیده که در اصل عربی آن‌ها نیست. برای مثال، واژۀ انقلاب را در نظر بگیرید که در عربی به معنای برگشتن و بازگردیدن است. در فارسی آن را به جای رولوسیون گذاشته‌اند. رولوسیون در اصل به همان معنای بازگشتن و بازگردیدن است و معنای سیاسی آن از معنای اصلی آن دور نیست. جالب اینکه در عربی به رولوسیون «ثوره» می‌گویند که بعضی از زبان‌شناسان آن را مُعرّب «شورش» فارسی می‌دانند.

Le voyage des mots est inévitable. Connaissez-vous une langue qui soit tellement hermétique que les mots étrangers ne puissent y pénétrer ? Dans une langue, les emprunts de mots peuvent tenir à un substrat plus ancien comme les mots pré-grecs dans le grec ancien ou les mots gaulois dans le français actuel. Ils peuvent tenir aussi à une influence culturelle comme les mots arabes dans le persan ou les mots français dans de nombreuses langues européennes ou, actuellement, les mots anglais dans la plupart des langues du monde. C’est pourquoi la plupart des linguistes et surtout les indo-européanistes estiment que pour comparer deux langues, on ne doit pas tenir compte du lexique, mais seulement de la morphologie ou plus généralement de la grammaire. Les mélanges et les interférences entre les langues ont toujours existé. Il n’y a pas de frontières bien précises

واژه‌های بیگانه در زبانِ هر سرزمینی تاریخی دارند. آن‌ها از راه‌های گوناگون وارد آن زبان شده‌اند. بعضی از آن‌ها واژه‌هایی هستند که از زبان بومیان آن سرزمین به آن زبان راه یافته‌اند، یعنی از زبان مردمانی که پیش از رسیدن سخنگویان آن زبان در آن سرزمین حضور داشتند. مانند واژه‌های سلتی در زبان کنونی فرانسه یا واژه‌های آرامی در عربی امروز. اما بسیاری از واژه‌های به اصطلاح بیگانه، از راه داد و ستد فرهنگی به یک زبان راه می‌یابند. مانند واژه‌های عربی در فارسی یا در فرانسه. هرچه داد و ستد فرهنگی گسترده‌تر باشد، شمار این گونه واژه‌ها نیز افزون‌تر است. از همین رو، زبان‌شناسان به ویژه هند-و-اروپایی‌شناسان معتقدند که برای نشان دادن خویشاوندی دو زبان، نمی‌توان و نباید به واژه‌های مشترک تکیه کرد، بلکه تنها از راه تکواژشناسی و گرامر می‌توان این خویشاوندی را توضیح داد.

Les linguistes ont constaté qu’en Inde, au point de rencontre des langues indo-européennes et des langues dravidiennes très différentes, se sont créées des langues de communication intermédiaires qui empruntent aux deux familles linguistiques. Dans certains cas, ces passages d’une langue à l’autre peuvent être conséquents. Le roumain compte 30% de mots slaves, ce qui permettait à certains linguistes roumains de la période socialiste de dire qu’il s’agissait d’une langue slave influencée par le latin. L’albanais ne compte que 10% de mots proprement albanais. Tout le reste provient des langues voisines comme le grec, les langues slaves, l’italien ou autres. Le vietnamien a emprunté au moins la moitié de son vocabulaire au chinois à tel point que certains linguistes le considèrent comme une langue mixte. Il est même de par ses emprunts très anciens un outil de connaissance sur le chinois archaïque

در بعضی کشورها در برخوردگاه دو زبان بیگانه با هم، به سبب هم‌زیستی طولانی، زبانی میانجی از در هم شدن آن دو زبان شکل گرفته است. جان گامپِرْز و رابرت ویلسون، دو زبان‌شناس آمریکایی، این پدیده را در هند مطالعه کرده‌اند و نشان داده‌اند چگونه در مرز میان زبان‌هایِ هندی شمال هند و زبان‌های دراویدی، زبان‌های میانجی از ترکیب این دو خانوادۀ زبانیِ بیگانه با هم شکل گرفته‌اند. زبان‌شناسان معتقدند که از ورود واژه‌های بیگانه به یک زبان نمی‌توان جلوگیری کرد و حضور آن‌ها در زبان تا زمانی که قواعد صرف و نحو آن را تغییر ندهند، آسیبی به زبان نمی‌رساند. در زبان آلبانیایی امروز، تنها 10 در صد کل واژه‌ها از ریشۀ آلبانیایی اند. باقی همه واژه‌های بیگانه‌اند و از زبان‌های اسلاوی، ایتالیایی، یونانی‌و دیگر زبان‌های دور و نزدیک می‌آیند. 30 درصد واژه‌های رومانیانی، اصل و نسب اسلاوی دارند تا جایی که در گذشته بعضی از زبان‌شناسان رومانیایی مدعی شدند که رومانیایی در اصل زبان اسلاوی است که از زبان لاتینی سخت اثر پذیرفته است.

Les linguistes pensent qu’à partir d’un certain degré d’interpénétration, on peut parler de « langue mixte ». Le yiddish en est un exemple notoire. Il est né autour de l’an mille sur une base grammaticale de dialectes germaniques rhénans et bavarois et de mots hébraïques. En s’étendant vers l’Est au fil des persécutions, il a pu intégrer beaucoup de mots slaves. Mais il a été décimé en cinq ans lors du génocide juif de la dernière guerre mondiale. Selon Rachel Ertel, auteure de « Brasier de mots », c’est la plus européenne des langues, car elle mêle l’hébreu, l’allemand, le latin, les langues slaves, notamment le polonais et le russe. Chez certains linguistes comme John Gumperz et Claude Hagège, le yiddish a été une incitation pour l’étude des phénomènes de contact et de mélange. On estime que la moitié des mots anglais sont d’origine romane ou grecque via le français. En 1917, dans son livre intitulé «Caractères généraux des langues germaniques», Antoine Meillet a écrit : l’anglais n’a presque rien gardé de la morphologie indo-européenne

پی‌جین یا نیم‌زبان نامی است که زبان‌شناسان به زبان‌های میانجی و ساده شده داده‌اند. برخی از آنان مانند چارلز جیمز بِیلی و ادگار پُلُمه، زبان انگلیسی را به چند سبب پی‌جین یا نیم‌زبان می‌دانند. نخست به این سبب که واژگان این زبان ترکیبی است از زبان فرانسه و زبان ساکسون. دوم، به سبب سادگی گرامر آن که با گرامر فرانسه و آلمانی قیاس‌پذیر نیست و این سادگی آموزش آن را برای همگان آسان کرده است. به عقیدۀ بعضی‌از زبان‌شناسان، علل گسترش بی‌نظیر انگلیسی را در جهان جدا از چیرگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آمریکا، در سادگی این زبان نیز باید جست. نیم‌زبان‌ها به سبب پذیرش سهل‌تر واژه‌های بیگانه از نظر گرامری نیز به سادگی می‌گرایند و از همین رو پایدار می‌مانند. خانم هِلن کَرِر، مورخ فرانسوی، معتقد است که از میان رفتن زبان لاتینی در درجۀ نخست به این سبب بود که سرآمدان لاتین‌دان با ستایش زبان سیسرون، به سره‌نویسی روی آوردند و رفته رفته این زبان را به زبانی بسته و بی‌حاصل تبدیل کردند.

La simplicité grammaticale de l’anglais est sans aucun doute la raison principale de sa facilité d’apprentissage. Certains linguistes pensent que son extension dans le monde n’est pas seulement imputable à la domination politique, économique et donc culturelle des Etats-Unis. Il y a un débat pour savoir si l’anglais ne serait pas un pidgin, c’est-à-dire une langue véhiculaire simplifiée. C’est peut-être la raison principale de sa vitalité. Selon Hélène Carrère d’Encausse, historienne française, une des raisons essentielles de la disparition du latin était la véhémence de ses défenseurs contre le français sous le règne de François 1er. Ils exaltaient « le culte de la langue de Cicéron, en travaillant à sa pureté ». Par conséquent, « ils l’ont figée, réduite au statut de langue morte, et, par là- même, en ont rétréci l’usage ». On voit bien que le purisme, contrairement à ce que certains croient, n’est pas une bonne chose pour la santé, l’épanouissement, voire la survie d’une langue

سره‌نویسی در ایران از زمان جلال‌الدین میرزا قاجار با کتاب «نامۀ خسروان» او در نیمۀ دوم قرن نوزده آغاز شد. از آن زمان تاکنون نویسندگانی در این راه کوشیده‌اند. دربارۀ حاصل کوشش‌های آنان باید مطالعه‌ای زبان‌شناختی انجام گیرد تا معلوم شود زبان فارسی چه نصیبی از آن کوشش‌ها برده است؟ آیا از شمار واژه‌های بیگانه در زبان کاسته شده است؟ و اصلاً چرا باید همۀ آن‌واژه‌ها از زبان بیرون بروند؟ ضیا باری بهاری، شاعر و نویسندۀ افغانی می‌نویسد: آیا می‌شود واژه‌هایی را که با گذشت بیش از هزار سال جزء جدایی ناپذیر فرهنگ و ادب یک ملت شده اند، بیگانه نامید؟ آیا هر قلم به دستی می‌تواند در هر گوشه‌ای به زعم خود واژه‌هایی برای زبان اختراع کند؟

Partout dans le monde, les puristes veulent débarrasser leur langue des éléments étrangers qu’ils considèrent comme une menace à son intégrité. Il est certain que les interférences massives des langues dominantes fragilisent les langues subordonnées. Plutôt que leur apporter des éléments nouveaux, elles tendent souvent à les marginaliser. C’est pourquoi, au lieu de chercher à « purifier» les langues, il faudrait plutôt être capable de forger les mots nouveaux que la réalité constamment changeante du monde actuel nous impose

شاد و خرم باشید!

Je vous souhaite santé, bonheur et prospérité
Et j’espère vous retrouver dans la prochaine émission
 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.