اسطورۀ نژاد آریایی در هند- La race aryenne en Inde : mythe ou réalité
نتشر شده در:
گوش کنید - ۱۵:۴۴
از نیمۀ دوم قرن هیجدهم اروپاییان به واژۀ «آریا» معنای قومی نیز دادند و نه تنها زبانهای هند و اروپایی بلکه مردمانی را هم که به این زبانها سخن میگویند، «آریایی» نامیدند. این واژه در ایدئولوژی نازیها در آلمان معنای نژادی نیز یافت و اگرچه کاربرد آن به این معنا در اروپای پس از جنگ جهانی دوم از رونق افتاد، اما در ایران به ویژه در هند هنوز این واژه را در معنای نژادی آن به کار میبرند.
شنوندگان عزیز، سلام!
Chers auditeurs bonsoir
دربارۀ امتیاز کشف زبانهای هند و اروپایی مانند برخی دیگر از کشفیات و اختراعات بزرگ در جهان، میان چند ملت اروپایی کشمکش پنهانی وجود دارد. انگلیسیها آن را به خود نسبت میدهند و به نظر میرسد که جامعۀ علمی در جهان ادعای آنان را پذیرفته است. سِر ویلیام جونز، یکی از کارکنان دستگاه اداری انگلیس در هند، نخستین کسی بود که در اواخر قرن هیجدهم میلادی متوجه همانندیهایی میان زبانهای سانسکریت، یونانی و لاتینی شد و در دوم فوریۀ 1786 در کنفرانسی در کلکته از این کشف خود پرده برداشت. او در آن کنفرانس گفت که هیچ زبانشناس تاریخی نمیتواند این زبانها را بررسی کند و این پرسش را مطرح نکند که چه بسا آنها از زبان مشترکی سرچشمه گرفته اند که اکنون از میان رفته است. ویلیام جونز همچنین گفت که پارسی باستان را نیز میتوان بر آنها افزود.
Les différentes nations européennes se disputent discrètement le privilège de la découverte des langues indo-européennes, une controverse que l’on trouve aussi autour des grandes inventions techniques ou des grandes découvertes scientifiques. Mais il semble que depuis un certain temps, la priorité du Britannique, Sir William Jones, se soit imposée. Cet administrateur colonial à l’esprit curieux a été amené, dans un souci de bonne gestion, à traduire en anglais un corpus juridique de la colonie rédigé en sanscrit. C’est à ce moment-là qu’il remarque des affinités entre le sanscrit, le grec et le latin concernant la racine des verbes et les formes grammaticales. Dans une conférence prononcée le 2 février 1786 à Calcutta, il expose sa découverte en supposant que ces trois langues ont peut-être jailli d’une même source et précise que le vieux persan pourrait être aussi ajouté à cette famille
البته دو دهه پیش از ویلیلم جونز، یکی از یسوعیان فرانسوی به نام کُردو که هندشناس هم بود، همانندیهای واژگانی میان این زبانها کشف کرده بود. به هر حال، از زمان کشف زبانهای هند و اروپایی در نیمۀ دوم قرن هیجدهم، هند در توضیح سرچشمۀ اصلی این زبانها و پراکنده شدن آنها در سرزمینهای دور از هم، جایگاهی نمادین یافته است. اروپاییان که همواره در پی یافتن زبانی بودند که گویا مادر همۀ زبانهای دیگر بوده است، هند را در نیمۀ دوم قرن هیجدهم، کانون اصلی مردمان هند و اروپایی و سانسکریت را همان زبانِ مادر پنداشتند. اما خیلی زود این فرض را رها کردند. با این حال، مسئلۀ چگونگی دررسیدن هندو اروپایی زبانان به شبه قارۀ هند، یکی از پرسشهایی بوده است که باستانشناسان و زبانشناسان تاریخی همواره کوشیدهاند پاسخی به آن بیابند. در این میان، زبانهای هند و اروپایی و مردمانی که به این زبانها سخن میگویند، «آریایی» نامیده شدند.
Il convient de rappeler que deux décennies avant William Jones, Gaston-Laurent Cœurdoux, jésuite français, missionnaire de Pondichéry et indianiste, avait découvert des analogies lexicales entre ces trois langues dont il parle dans un mémoire adressé en 1767 à l’abbé Barthélémy. De toute façon, depuis que cette découverte a été publiquement révélée, l’Inde occupe une position symbolique dans la question des migrations indo-européennes. Les Européens, hantés par le mythe de l'origine et à la recherche de la «langue mère », l’ont considérée dans un premier temps comme le Foyer originel des Indo-Européens, supposant que le sanscrit était la fameuse langue mère. Bien que cette hypothèse ait été abandonnée par la suite, la question de l’arrivée en Inde de locuteurs de langues indo-européennes s’est systématiquement posée. Je vous rappelle qu’entretemps les Indo-Européens ont été baptisés « Aryens ».Le mot « Arya » est commun à l’ensemble des langues indo-iraniennes
میدانید که واژۀ «آریا» در ریگ ودا، مجموعۀ سرودها و اشعار مذهبی هندو به زبان سانسکریت، و در اوستا، کتاب دینی زرتشتیان، آمده است. در ریگ ودا به معنای «مردمان خوب» و در اوستا به معنای «والا، نجیب و شریف» به کار رفته است. بعضی از زبانشناسان به ویژه هند و اروپایی شناسان نامداری مانند اسوالد سِمِرِنْیی معتقدند که این واژه از یک زبان کهنِ خاورمیانهای به نام «اوگاریتی» وارد زبانهای سانسکریت و پارسی باستان و اوستایی شده است و در اصل به معنای «خویشاوند و همسر» بوده است. به هر حال، از نیمۀ دوم قرن هیجدهم اروپاییان به این واژه معنای قومی نیز دادند. نه تنها زبانهای هند و اروپایی بلکه مردمانی را هم که به این زبانها سخن میگویند، «آریایی» نامیدند. این واژه در ایدئولوژی نازیها در آلمان معنای نژادی نیز یافت و اگرچه کاربرد آن به این معنا در اروپای پس از جنگ جهانی دوم از رونق افتاد، اما در ایران به ویژه در هند هنوز این واژه را در معنای نژادی آن به کار میبرند.
L’origine du mot « Arya » reste débattue. Les « Aryas » du Rig-Veda, collection d’hymnes de l’Inde antique, sont les « hommes de bien ». Dans l’Avesta, l’ensemble des textes sacrés de la religion mazdéenne de l’Iran antique, ce mot signifie « excellent, honorable, noble ». Selon certains linguistes comme Oswald Szemerényi, ce serait un emprunt à une langue proche-orientale non indo-européenne comme l’ougaritique et signifierait « parent, compagnon ». Or, ce terme problématique a été retenu pour désigner d’abord les langues indo-européennes, puis l’ensemble des locuteurs de ces langues et ensuite, dans l’idéologie nazie, la « race » indo-européenne. Comme on le sait, il a causé beaucoup de dégâts en Europe. Mais on connait mal son parcours en Inde. Les archéologues britanniques ont échafaudé, à partir de données archéologiques et d'interprétations des textes anciens de l’Inde, un scénario historique qui reste toujours vivace et apporte de temps à autre son lot de mauvaises surprises sur le plan national causant par milliers des pertes de vies humaines
به گفتۀ ژان پُل دُمول، باستانشناسان انگلیسی در هند بر پایۀ یافتههای باستانشناختی و تفسیرهای متون دینی هندیان، سناریویی تاریخی نوشتند که هنوز آن را در کتابهای درسی هند درس میدهند. بنابراین سناریوی تاریخی، «آریاییانِ» متونِ ودایی سوار بر ارابههای جنگی از شمال فرارسیدند و شهرهای کرانههای سند را با خاک یکسان کردند و تمدن بومیان را یکسره از میان بردند. آن بومیان که به زبان دراویدی سخن میگفتند به جنوب هند رفتند و اکنون در آنجا سکونت دارند. برپایۀ این سناریو، «آریاییها» در قیاس با بومیان هند دارای پوست و چشمان روشنتری بودند. بگذریم از اینکه نژادگرایان اروپایی در قرن نوزدهم و قرن بیستم آریاییها را مردمانی سفید پوست با موهای بور و چشمان آبی توصیف کردهاند. جالب آنکه این سناریوی تاریخی، از سویی با هدفهای استعمارگران انگلیسی سازگار بود و از سوی دیگر، با منافع کاستهای بالای هند یعنی برهمنان و کشاتریاها (جنگاوران).
Selon Jean-Paul Demoule, auteur du livre monumental « Mais où sont passés les Indo-Européens ? », ce scénario qui figure toujours dans de nombreux manuels scolaires indiens, raconte que des envahisseurs indo-européens venus du nord sur des chars de guerre, les « Aryas » des textes védiques (d’où le nom d’ «Aryens » comme synonyme d’ «Indo-Européens »), auraient mis à bas les cités de l’Indus et provoqué l’effondrement de toute cette civilisation, faisant d’ailleurs place à une période archéologique très peu documentée. Le scénario a été enrichi de l’hypothèse que les porteurs de la civilisation de l’Indus auraient parlé des langues dravidiennes (très éloignées des langues indo-européennes) et se seraient repliés dans le sud de l’Inde, où ces langues sont actuellement parlées. Les hautes castes de l’Inde descendraient en revanche directement des envahisseurs « Aryas » et seraient censées posséder souvent une peau et des yeux plus clairs
با ظهور ناسیونالیسم هندو و رشد و گسترش این جنبش نیرومند، دستکاریهایی در این سناریوی تاریخی کردهاند که به گفتۀ ژان پُل دُمول، باستانشناس و مورخ فرانسوی، میتواند به خشونتهای کور و کشتار مردمان هند بینجامد. چنان که در ششم دسامبر سال 1992 با ویران کردن مسجد ایودیا در بخش فیضآباد در ایالت اوتارپراِدش انجامید. هندوها این شهر را زادگاه خدای خود، «راما»، میدانند. در آن روز دهها هزار زیارتکنندۀ هندو که از پشتیبانی سازمانهای ناسیونالیستی برخوردار بودند، به مسجد این شهر هجوم بردند و آن را با خاک یکسان کردند. در آن رویداد نزدیک به دو هزار تن کشته شدند. شورشهای بمبئی نیز در سال 1993 دنبالۀ این رویداد بودند. سناریوی تاریخی دستکاریشده تاکنون سببساز قتلهای سیاسی گوناگون نیز بوده است. برپایۀ این سناریوی تازه، «آریاییها» از جای دیگری نیامدهاند و اصلاً بومیان هند هستند و هند کانون اصلی مردمان هند و اروپایی است و اروپاییان از آنجا به اروپا رفتهاند.
Le scénario historique de l’Inde dont je vous ai esquissé les grandes lignes, a été, comme je l’ai dit, échafaudé par des archéologues anglais et convenait aussi bien aux colonisateurs britanniques qu’aux hautes castes. La vision a subi quelques retouches avec la montée du nationalisme hindou, lequel peut prendre des formes violentes, comme lors de la démolition de la mosquée d’Ayodhya en 1992 qui provoqua des émeutes et deux mille morts dans tout le pays, sans compter des assassinats politiques réguliers. Désormais ces nationalistes revendiquent l’autochtonie des « Aryas ». Dans ce cas, comme le dit Jean-Paul Demoule, non seulement la civilisation de l’Indus serait indo-européenne, mais l’Inde elle-même serait le fameux foyer des Proto-Indo-Européens originels avant leur dispersion générale, ce qui reprend les thèses proposées il y a deux siècles par les premiers indo-européanistes et qui ont été abandonnées par les archéologues et philologues
رویدادهای هند نشان میدهند که چگونه اسطورهها ساخته میشوند و فرضیههای نسنجیده به سوءتفاهمهای تاریخی میانجامند و سببساز ویرانی و کشتار مردمان میشوند.
On voit bien comment les mythes se construisent et comment les hypothèses irréfléchies ou mal formulées des savants produisent des malentendus historiques qui engendrent, à leur tour, des actes de violence, de destruction et, en un mot, le rejet de l’autre
شاد و خرم باشید!
Je vous souhaite santé, bonheur et prospérité
Et j’espère vous retrouver dans la prochaine émission
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید