دسترسی به محتوای اصلی
برگ هایی از فرهنگ و هنر افغانستان

تبلور "حاکمیت قانون" در نظام چندفرهنگی افغانستان

نتشر شده در:

"گفتارهائی در حاکمیت قانون"، مجموعه‌ای است که با بهره‌گیری از نظام‌های حقوقی، به بررسی مفهوم حاکمیت قانون در روزگار باستان و در جهان مدرن و امروزی پرداخته است و دیدگاه‌های مدافع و مخالف به ویژه با موضع لیبرالی حاکمیت قانون را مورد نظر قرار داده است.

DR
تبلیغ بازرگانی

حاكميت قانون قاعده ای كلی در حقوق است كه به موجب آن و بر اساس اصول شناخته شده حقوقی،  تصميمات حكومتی  گرفته می‌شوند.

اردشير بهنام، نویسنده و دانش آموخته حقوق و علوم سیاسی که خود متولد و رشد یافته در کشوری است که سال‌ها قانون و حاکمیت قانون در آن مورد ظلم قرار گرفته، در پائيز امسال با همكاري مشترک نشر زرياب در افغانستان و گروه گفت‌وگو (مجموعه ای از جوانان فعال و نویسنده در کابل)، كتابي زير عنوان "گفتارهائي در حاکمیت قانون" را به چاپ رساند كه در آن بطور اجمال تلاش نموده تا نظريه حاكميت قانون را از ديدگاه‌هاي متفاوت به بحث بگيرد.

اردشیر بهنام در این اثر سعی نموده است تا وضعيت حاكميت قانون مدرن و آينده آن را به ویژه در سرزمین مادری خود مورد بررسی قرار دهد.

نگاهي اجمالي به نظريه حاكميت قانون نشان مي دهد كه در برخي از ديدگاههاي سياسی حاكمان بالاتر از قانون قرار داشتند.

همچنین در طي دوران و در زماني طولانی از تاريخ بشريت حاكمان و قانون در يك رديف قرار داشتند، اما قانون به سادگی چيزی بود كه حاكم می‌خواست.

از ديدگاه مدرن حقوقی، اما حاكم در بند قانون است و حاكميت قانون فراتر از اختيارات حاكميت است.

اردشير بهنام در اين كتاب با تمركز بر روي تازه ترین دیدگاه‌ها در قبال مفهوم حاکمیت قانون و مفهوم ليبرالی آن، این نظريه را از ديدگاه‌هاي گوناگون مورد نقد و بررسی قرار داده است.

اما در نهايت اين ديدگاه‌ها از نقطه نظر نگارنده در مخالفت اساسي با مفهوم ليبرالی حاكميت قانون قرار دارند.

اردشير بهنام، نگارنده کتاب "گفتارهائي در حاکمیت قانون"، با پرداختن به پيشينه ديدگاه حاكميت قانون در روزگارباستان و پس از بررسي ديدگاههاي متفاوت درباره آن، با وام گرفتن از تاريخ، راه را براي توضيح دقيق مفهوم حاكميت قانون در زمانه مدرن باز نموده است.

نگارنده در نقد دیدگاه لیبرالیستی حاکمیت قانون آورده است: «حاکمیت قانون با پیروزی بر فرد یا فرمانروا باز هم نتوانسته است که از آسیب قدرت در امان باشد».

در عین حال نگارنده بر این باور است که نظریه حاکمیت قانون لیبرالی آنطور که لازم است درباره برابری‌های اجتماعی حرفی برای گفتن ندارند.

"گفتارهائی در حاکمیت قانون" با بهره گیری از فلسفۀ سیاسی به بررسی مفهوم حاکمیت قانون می پردازد؛ امری که خلاف رسم معمول در این کشور است.

در واپسین فصل‌های کتاب "گفتارهائی در حاکمیت قانون"، نگارنده به ارائه نقد حاکمیت قانون، همزمان از دو دیدگاه فلسفی و سیاسی می پردازد.

این اثر که بر پایه متن قوانین و اسناد تاریخی به نگارش درآمده است، به گونه ای از تبارشناسی نظریه‌ی حاکمیت قانون در افغانستان نیز توجه خاص مبذول داشته است.

پرداختن به تبارشناسی تاریخی حاکمیت قانون در افغانستان معاصر در راستای بررسی برهه‌هائی از تاریخ رژیم حقوقی-سیاسی افغانستان نیز مورد توجه ویژه نگارنده قرار داشته است.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.