کابوسی که همۀ دولتهای بزرگ اروپایی را هراسانده، باز نگشتن رشد اقتصادی طی سالهای آینده است. تجربۀ تلخ ژاپن که بعد از شکوفایی اقتصادی و صنعتی ، یک دورۀ بیست سالۀ بیحالی و خستگی را از سر گذراند، کارشناسان و مسئولان اروپایی را وا داشته تا امکان رکود طولانی و به گفتۀ فرانسوا هولاند "تمامنشدنی" را در نظر گیرند.
این روزها انگار همۀ دولتمردان اروپایی به جماعت دست به دعا برداشته و آرزوی مشترکی را طلب میکنند: رشد اقتصادی...
از سال ٢٠٠٨ عادت کردهایم که واژۀ بحران را هر روزه در رسانههای غربی بشنویم. اما بحران مالی و اقتصادی عظیمی که حقیقتاً پایههای بانکها و دولتهای غربی را لرزاند اینک به پایان رسیده و جای خود را به دوران بیرمقی، رکود و خستگی اقتصادی داده است.
وضعیت آمریکا با اروپا متفاوت است. همین چند روز پیش انتشار ارقام تازۀ رشد اقتصادی آمریکا برای سهماهۀ دوم سال، چشم کارشناسان را خیره کرد و باعث حسرت اروپاییها شد.
در آمریکا، سرمایهگذاری شرکتها بالا رفته، بازرگانی خارجی بهتر شده و مصرف نیز افزایش یافته است. طی سال جاری مردم آمریکا دوباره به خرید محصولات "ماندنی" مثل خانه، اتوموبیل و یا لوازم برقی منزل روی آوردهاند.
همۀ اینها اما فقط مایۀ غبطه اروپا است. در کشورهای بزرگ این قاره، رهبران سیاسی هر چه میکنند باز رشد اقتصادی باز نمیگردد.
سایۀ رکود بی پایان
در فرانسه شاهد رکود هستیم: یعنی دو دوره سهماهۀ متوالی، رشد اقتصادی صفر بوده است. این وضعیت حتی باعث شد که کابینه تغییر کند. البته رئیسجمهور و نخستوزیر، سیاست اقتصادی خود را عوض نکردهاند و همچنان اعتقاد دارند که تنها راه ممکن، صرفهجویی و به اصطلاح سیاست "ریاضت اقتصادی" است.
در فرانسه، ارقام هزینههای دولت حیرتانگیز است: نزدیک به ۵٧ درصد تولید ناخالص ملی توسط دولت بلعیده میشود.
چند روز قبل، فرانسوا هولاند، رئیس جمهوری فرانسه وضعیت سخت اروپا را به خوبی خلاصه کرد و لزوم سختگیری اقتصادی را با تکیه به دلایل زیر توجیه کرد:
- در اروپا، از هر چهارجوان یک نفر بیکار است.
- حرکت دوبارۀ اقتصاد و بهبود بیش از حد ضعیف است.
- تورم بیش از حد پایین است (این وضعیت باعث میشود که درآمد دولت کاهش یابد. همچنین، برخلاف تصور معمول، پایین آمدن تدریجی قیمتها مصرف را بالا نمیبرد: اکثر مردم به امید ارزانتر شدن اجناس در انتظار میمانند و خرید را به بعد موکول میکنند).
- یورو بیش از حد گران است.
فرانسوا هولاند افزود: "و بالاخره، اگر دست به اقدام نزنیم، اروپا در خطر رکود طولانی و شاید تمام نشدنی قرار گیرد"...
مشاهدات آقای هولاند نه تنها فرانسه که اکثر کشورهای اروپایی را شامل میشود. اما راهحل مؤثر هنوز در هیچ کجا پیدا نشده است.
دولتهای اروپایی از یک طرف ناچار به صرفهجویی و سختگیری مالی هستند اما از سوی دیگر خود میبینند که این سیاست ریاضتکشی روز به روز مردم را خستهتر و ناامیدتر، و فعالیت اقتصادی را محدودتر میکند.
بیرون آمدن از این دور باطل به نظر غیرممکن میرسد.
به عقیدۀ اریک ههیر*، کارشناس اقتصاد، باید به ریاضت اقتصادی پایان داد. به گفتۀ او "صرفهجویی هم حدی دارد".
او توضیح میدهد که میتوان به شکلی متعادلتر، "مثلاً به جای یک و نیم درصد تولید ملی، نیم درصد صرفهجویی کرد"... (گفتههای او را میتوانید در فایل صوتی برنامه بشنوید)
به هرحال اجرای توصیهها آسان نیست و دولتها تاکنون چندان موفقیتی در این زمینه نداشتهاند. بسیارند کارشناسان اقتصادی که معتقدند رشد اقتصادی برای سالهای سال اروپا را ترک کرده است. آنان باور دارند که با به میدان آمدن کشورهایی با اقتصاد نورسیده، مثل چین و دیگر کشورهای آسیای جنوب شرقی و همچنین برزیل و البته آفریقا، اروپای کهنه باید کمکم به فکر دوران بازنشستگی خود باشد...
*Eric Heyer
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید