دسترسی به محتوای اصلی
مقاله ویژه

آیت‌الله خامنه‌ای، یک زندگی ممنوع

اراده آیت‌الله خامنه‌ای به پنهان ماندن زندگی‌اش، ناشی از دو چیز است: حفظ جایگاه سیاسی و فراهم آمدن زمینه برای تقدیس مذهبی. رهبر کنونی جمهوری اسلامی، با کنترل انتشار سند درباره زندگی خصوصی و اجتماعی‌اش، میراث‌خوار سنت اسلافش در حوزه‌های علمیه، و همچنین وارث زمامداران خودکامه است.

عکسی که از آیت الله خامنه‌ای در کتاب «شرح اسم» منتشر شده
عکسی که از آیت الله خامنه‌ای در کتاب «شرح اسم» منتشر شده
تبلیغ بازرگانی

رسانه‌های خبری در ایران در همان روز اول برگزاری نمایشگاه کتاب تهران خبر دادند که کتابی درباره زندگی آیت‌الله خامنه‌ای به «داغ‌ترین» و «خبرسازترین» کتاب نمایشگاه تبدیل و بااستقبال «بسیارخوبی» مواجه شده است؛ انگار دولت با اعمال محدودیت‌های بی‌سابقه، خواسته بود نمایشگاه امسال را قرق و آماده برای عرضه این کتاب کند.

این کتاب که «شرح اسم» نام داشت، به زندگی رهبر کنونی ایران از بدو تولد یعنی سال ۱۳۱۸، تاانقلاب سال۱۳۵۷می‌پرداخت و عکس بدون ریش و سبیلی که از آیت‌الله خامنه‌ای در خبرهای مربوط به معرفی این کتاب منتشر شده بود، معروف‌تر از خود کتاب شد. این عکس مربوط به زمانی بود که رهبر جمهوری اسلامی در زندان‌های نظام سیاسی گذشته به سر می‌برد و آن زمان «ریش روحانیون را در زندان می‌تراشیدند».
برای اولین بار بود که در داخل ایران چنین کتابی با چنین موضوعی منتشر می‌شد؛ تا کنون هیچ کتابی با این حجم (حدود ٧٥٠ صفحه)، سند، عکس (که به قول ناشر، تاکنون کمتر فرصت انتشار پیدا می‌کرد) و تبلیغات درباره رهبر زنده جمهوری اسلامی منتشر نشده بود.

مشخص است که نویسنده این دست کتاب‌ها «نویسندگان معمولی» نمی‌توانند باشند؛ هدایت‌الله بهبودی، نویسنده کتاب «شرح اسم»، یکی از مسئولان دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری و کسی است که آیت‌الله خامنه‌ای سال ١٣٨٤ درباره او و یکی دو همکار دیگرش که در باره تاریخ جمهوری اسلامی می‌نویسند، گفت: «اگر بنده شاعربودم، یقیناً در مدح شماها، درمدح آقاى سرهنگى، درمدح آقاىبهبودى، درمدح آقاى قدمى، درمدح همین خاطره‌سازان و خاطره‌انگیزان قصیده مى‌ساختم؛ حقیقتاً جا دارد، چون كاربسیار بزرگ و بااهمیتى است.» رهبر جمهوری اسلامی به بهانه‌های مختلف، از کتاب‌های این نویسنده، مثل کتابی که بهبودی درباره سفر به مکه نوشته، تشکر کرده است.

همچنین ناشر چنین کتاب‌هایی هم «ناشران معمولی» نیستند؛ در خبرها نوشته شد که ناشر «شرح اسم» مؤسسه‌ای با نام «مطالعات و پژوهش‌های سیاسی» است که به وزارت اطلاعات وابسته است. گرچه ناشرانی مثل انتشارات سوره مهرِ حوزه هنری، انتشارات سروش صدا و سیما، یا ناشران دیگری که با یک واسطه، زیر نظر شخص رهبر جمهوری اسلامی اداره می‌شوند بالقوه می‌توانستند ناشر این کتاب باشند، اما عبارت «وابسته به وزارت اطلاعات» که در پس عنوان ناشر آمده بود، این کتاب را نزد هواداران رهبر جمهوری اسلامی از هر گونه تردید و شبهه، مصون می‌کرد.

اما جشن و پایکوبی برای عرضه این کتاب، یک روز هم به طول نکشید؛ بر اساس گزارش خبرگزاری مهر، در بعد از ظهر همان روز اول نمایشگاه، از عرضه «شرح اسم» جلوگیری شد، اما علت این امر اعلام نشد. فقط ناشر این کتاب بر سر درغرفه‌اش برگه‌ای نصب کرد و «اتمام کتاب» را خبر داد.
ده روز بعد، علت واقعی جلوگیری از عرضه کتاب زندگی‌نامه رهبر جمهوری اسلامی، با اطلاعیه از سوی دفترحفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای اعلام شد.
در این اطلاعیه‌، ضمن«قدردانی ازنویسنده وناشر كتاب»، آمده بود که کتاب «شرح اسم» دارای «اغلاط مختلف تاریخی وغیرتاریخی» است و ازمؤسسه‌ پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی که وابسته به دفتر رهبر جمهوری اسلامی است مجوز نگرفته است.
این اطلاعیه بدون ذکر هیچ موردی، ناشر را «متعهد به رفع اشكالات» کرد و از «عموم نویسندگان وناشران» خواست که اگر مایل به انتشار کتابی درباره آیت‌الله خامنه‌ای هستند«ازطریق هماهنگی و ارتباط بااین مؤسسه» آن را منتشر کنند.
شاید نویسنده و ناشر کتاب «شرح اسم» پیش‌بینی نمی‌کردند که دفتر آیت‌‌الله خامنه‌ای، این بار به جای تشکر، نسبت به انتشار آن اعتراض کند.
ناشر این کتاب تا کنون در این باره واکنشی نشان نداده، اما وزیراطلاعات، شخصی که حمایت ویژه آیت‌الله خامنه‌ای را در دولت احمدی‌نژاد به همراه دارد، به کلی مسؤولیت انتشار این کتاب را از عهده وزارتخانه متبوع خود برداشت و گفت: «وزارت اطلاعات ناشری ندارد.»

  مگر کتاب «شرح اسم» چه ویژگی‌ای داشت؟
در خبرهایی که مربوط به انتشار این کتاب منتشر شد، قسمت‌هایی از مقدمه آن نیز آورده شده بود؛ بر این اساس، نویسنده سعی کرده بود در نوشتن زندگی‌نامه رهبر جمهوری اسلامی به «اخلاق حرفه‌ای» پایبند باشد و «موقعیت کنونی آیت‌الله خامنه‌ای براینکار سایه نیفکند».
با توجه به محدودیت‌های بسیاری که برای نوشتن چنین کتاب‌هایی در ایران وجود دارد، نویسنده اعلام کرده بود که «کمبود منابع»، «امساک برخی مراکز دست‌اندرکار» و«پریشانی وپراکندگی اسناد موجود» جزو دشواری‌های نوشتن کتابش بوده، زیرا او می‌خواسته «تمامی زوایای پیدا و پنهان زندگی شخصی ومبارزاتی» آیت‌الله خامنه‌ای راروشن سازد.
طبیعی است که چنین تصمیم و تلاشی، حتی از سوی نویسنده‌ای قابل اعتماد و نزدیک به قدرت، محکوم به شکست است.
آیت‌الله خامنه‌ای نه تنها بر کتاب‌هایی که درباره وی منتشر می‌شوند، حساسیت و نظارت دارد بلکه دفتر وی تمامی اخبار و نقل قول‌های رسمی و غیررسمی را که از رهبر جمهوری اسلامی در مطبوعات و رسانه‌ها منتشر می‌شود، کنترل و مدیریت می‌کند.
به عنوان نمونه، صدا و سیما و هیچ خبرگزاری در ایران اجازه ندارد، پیش از انتشار متن سخنرانی‌های آیت‌الله خامنه‌ای در سایت خبری دفترش، حرف‌های وی را نقل کند، یا به بازنشر فیلم‌ها و اسناد مربوط به گذشته و یا نقل قول از دیگران درباره آیت‌الله خامنه‌ای بپردازد.

سخت‌گیری درباره انتشار آثار و اخبار رهبر جمهوری اسلامی، در زمان رهبری آیت‌الله خمینی هم وجود داشت، اما با گسترش رسانه‌ها و سرعت انتقال اطلاعات، در دوران آیت‌الله خامنه‌ای روز به روز بیشتر می‌شود.

 این همه هراس و محدودیت برای چیست؟
نکته‌ای که به طور خاص در مورد آیت‌الله خامنه‌ای می‌توان گفت این است که وی از خدشه‌دار شدن تصویر سیاسی و مذهبی خود بیمناک است؛ به ویژه آنکه در هیچ برهه‌ای از تاریخ جمهوری اسلامی، مشروعیت سیاسی و مذهبی رهبر، این چنین زیر سؤال نبوده است.

انتشار آزاد اطلاعات، اسناد و اظهارنظر درباره آیت‌الله خامنه‌ای، حتی از سوی نزدیک‌ترین یاران دوران انقلاب، نظیر اکبر هاشمی رفسنجانی و یا مسئولان دوره‌های مختلف جمهوری اسلامی مثل مهدی کروبی، می‌تواند پایه‌های قدرت سیاسی وی را متزلزل و به راحتی موجی را علیه وی در درون حکومت به راه اندازد.
به عنوان نمونه، فیلم و اسنادی که از جلسه مجلس خبرگان رهبری بلافاصله پس از درگذشت آیت‌الله خمینی وجود دارد، به خوبی نقش هاشمی رفسنجانی را در تعیین جانشین بنیانگذار جمهوری اسلامی نشان می‌دهد؛ امری که اکنون گفتن و مرورش، زیاد به مذاق طرفداران آیت‌الله خامنه‌ای خوش نمی‌آید.
غیرممکن است، اما شاید اگر در قدرت دفتر آیت‌الله خامنه‌ای بود، تمامی مدارک موجود را در اختیار می‌گرفت و تاریخ را در زمان و به شیوه‌ای که خود صلاح می‌داند روایت می‌کرد.
ضمن آن‌ که عدم انتشار اطلاعات درباره زندگی خصوصی، یکی از شگردهای چهره‌های مذهبی است که فقط منحصر به حوزه‌های شیعه نیست. این نوع پنهان‌کاری، در اذهان عوام، به مقدس‌نمایی و بری بودن از هر گونه آلودگی کمک می‌کند.
با این حال، همین مقدار محدودیت نیز باعث شده حتی سازمان‌ها، رسانه‌ها و نویسندگان مستقل و مخالف جمهوری اسلامی هم نتوانند تصویری کامل و همه‌جانبه از زندگی آیت‌الله خامنه‌ای ارائه دهند.
در این شرایط، هر گونه مستندی درباره رهبر جمهوری اسلامی، اعتبار کافی ندارد؛ آنهایی که وابسته‌اند جانبدارانه رفتار می‌کنند، و آنانی که مستقل و مخالفند، منابع لازم را در اختیار ندارند.

اما آن‌چه اغلب منتقدان بر آن اتفاق نظر دارند، این است که گذشته آیت‌الله خامنه‌ای که اکنون به مقام «رهبری» و «مرجعیت» رسیده، چندان ویژه و خاص این دو مقام نبوده است.
از نظر مبارزات سیاسی در دوران پهلوی، شخصیت‌های بارز دیگری بوده و هستند که سابقه و اهمیت بیشتری نسبت به آیت‌الله خامنه‌ای داشته‌اند، و از نظر تحصیلات حوزوی نیز پیشینه وی به قول آیت‌الله منتظری، «در حد مرجعیت نیست».
ضمن آن‌که برخی از گفته‌ها درباره زندگی آیت‌الله خامنه‌ای، او را بیشتر به داشتن «زندگی معمولی» نزدیک می‌کند؛ مثل استعمال دخانیات، علاقه به موسیقی یا حتی برخی از برنامه‌های روزانه‌اش.
به عنوان نمونه چند سال پیش، سرگروه سابق محافظان آیت‌الله خامنه‌ای در گفت‌وگویی، یک روز رهبر جمهوری اسلامی را روایت کرده بود که با انتقاد تند دفتر رهبری مواجه شد.

  در این شرایط چه کتاب‌هایی درباره آیت‌الله خامنه‌ای منتشر می‌شود؟
از نظر تعداد، کم نیستند کتاب‌هایی که درباره رهبر کنونی جمهوری اسلامی منتشر می‌شود، اما به لحاظ کیفی دارای چند ویژگی معدود هستند.
علی‌رغم آن چیزی که هدایت‌الله بهبودی در مقدمه کتاب «شرح اسم» نوشته بود که سعی کرده «از محدوده ‌اسناد و خاطرات فرا‌تر» نرود و«کفش‌دار ذهنیت و خیال» نباشد، اغلب کتاب‌هایی که در ایران درباره آیت‌الله خامنه‌ای منتشر می‌شود، مبتنی بر قلم و خیال تسخیرشده از سوی قدرت است؛ به عبارت دیگر یک نظام ایدئولوژیک و سیاسی، فرم و محتوای این کتاب‌ها را بسیار به هم شبیه کرده‌ است، به گونه‌ای که می‌توان گفت در این زمینه «کتاب‌سازی» می‌شود.

همچنین انتشار این کتاب‌ها با سانسور موجود در زمینه نشر، نسبت معکوس دارد؛ یعنی هر چه سانسور بیشتر باشد، انتشار کتاب با موضوع آیت‌الله خامنه‌ای ساده‌تر و روان‌تر صورت می‌گیرد.
به عنوان نمونه، دو سال پیاپی است که در ایام نوروز، درست زمانی که تمامی اداره‌ها تعطیل است،از جمله اداره کتاب وزارت ارشاد که مسؤولیت بررسی کتاب‌ها را پیش از نشر دارد، فوراً کتابی با موضوع شعار سالانه آیت‌الله خامنه‌ای منتشر می‌شود. این امر، حتی انتقاد رسانه‌های نزدیک به حکومت را نیز در پی دارد که این نوع انتشار کتاب را «غیرقانونی» می‌دانند.

به علاوه، طی سال‌های اخیر، بخشی از نویسندگان نزدیک به حکومت به «کاتبان رهبری» تبدیل شده‌اند، نمونه آن کسانی مثل محسن مؤمنی، محمدرضا بایرامی، رضا امیرخانی و اکبر صحرایی هستند که با همراهی آیت‌الله خامنه‌ای در سفرهای استانی، کتاب‌هایی را در این باره نوشته‌اند؛ این کتاب‌ها به سبب اتفاقات تکراری که در تمامی سفرها افتاده، شبیه یکدیگر شده و سرشار از تمجید و ستایش از آیت‌الله خامنه‌ای است.
با وجود این، همواره مسئولان جمهوری اسلامی می‌گویند که درباره رهبر جمهوری اسلامی «حق مطلب» ادا نشده و به آیت‌الله خامنه‌ای در زمینه چاپ کتاب «ظلم»شده است.
 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.